پارت ۱۷ bad love
پارت ۱۷ bad love
جیمین
که یهو یه فرشته از پرو در اومد وحوش شده بودم
+جیمین خوبه
#نه اصلا خوب نیست
+واقعا بد شدم
#نه خوب نیستی عالیه خیلی خوب شدی
+واقعاً (ذوق)
# آره
+مرسی عشقم(لوپشو بوس کرد)
#(لبخند)پی بریم حساب کنیم
+بریم
لباسو حساب کردن رفتن برای جیمین هم لباس خریدن بعد وسایل مورد نیاز خریدن (منظورم وسایل تولد)
بعد سوار ماشین شدن رفتن خونه
+جیمین نمیخوای با بچه ها هماهنگ کنی
#خوب شد یادم انداختی الان زنگ میزنم
(مکالمه کوک با جیمین)
#الو سلام کوک چه خبر
(علامت کوک_)
_سلام هیچی سلامتی شما چطورین
#ماهم خوبیم...میگم پس فردا تولد جی هوپه بیاین سوپرایزش کنیم تو عمارت من فردا
_اوکی ولی چرا فردا
#برای اینکه شک نکنه...یادت نره به بچه ها بگی
_اوکی بای
#بای
پایان مکالمه
+قبول کرد
#آره...اجوما ناهار حاضره
اجوما:اره پسرم بیاید بخورید
#ا.ت بیا بریم ناهار بخوریم
+اومدم
ناهار خوردن تو خونه باهم دیگه کلی وقت گذروندن شام خوردن خوابیدن
ویو فردا ساعت ۱۰صبح
ا.ت
از خواب بیدار شدم ساعتو نگاه کردم تا شب کلی وقت بود رفتم دستشویی اومدم بیرون
رفتم رو شکم جیمین نشستم تا بیدار شه
#ل.ت برو اونور
+تا پا نشی نمیرم
که یهو جمین از بازو های ا.ت گرفت گذاشت طرف چپ خودش روش خیمه زد
+جی..جیم.. جیمین چیکار میکنی
#چرا اذیتم کردیو نمیزاری بخوابم
+چون حوصلم سر میره🥺
جیمین سرشو گذاشت رو سینه ا.ت و گرفت خوابید
+جیمین بیداری
#.....
+جیمین
ا.ت
دیدم روم خوابیده از این بهتر نمیشد(از خداتم باشه) حالا چجوری تکون بخورم یه نگاه به جیمین کردم مثله یه جوجو کوشولو خوابیده بود سرشو بوسیدم و ناز کردم بعد از نیم ساعت ناز کردن(دستت نشکست خواهر من😐) تصمیم کرفتم دیگه بیدارش کنم
+جوجو کوچولوی من (اروم)
+جوجو نمیخوای باشی
#لبامو بوس کن پاشم
ا.ت لبای جیمین بوسید جیمینم از روی ا.ت پاشد رفت دستشویی اومد دید ا.ت نیست
#ا.ت....ا.ت
ا.ت از پایین داد میزنه
+بله (داد)
#چرا بدون من رفتی پایین
که ا.ت اومد اتاق
+چون دستشویی بودی
#چرا واینستادی من بیام
+حالا ولش بچه ها بجز جی هوپ ساعت ۵ خونه مان
#اها باش خوبه...میگم ا.ت تو واسه پچه ها دختر مختر سوراغ داری
+چرا دوستای (اسم دوست ا.تو یادم نیست)هستن
#پس ۵ عدد دختر جور کن
+چرا ۵ تا مگه ۶ نفر نیستن
#اره ولی تهیونگ به خاطر برادرش که یه دختر کشته بودتش دیگه با هیچ دختری دوست نمیشه
+عه بیچاره باش میگم
(مکالمه ا.ت با دوستش)
+الو سلام خرم
(علامت دوستش ™)
™سلامو درد بیشور کثافت......................(فوحش خار مادری و ناموسی)
+بابا یه نفس بگیر
™خب کجا بودی تا الان من مثل خواهرتم تا الان مردمو زنده شدم(بغض)
+باشه بابا بغض نکن داستانش مفصله....میگم امروز تولد یکه از دوسنای دوست پسرمه
™دوست پسر از کجا گیر اوردی
+میگم حالا...ببین میتونی....
جیمین
که یهو یه فرشته از پرو در اومد وحوش شده بودم
+جیمین خوبه
#نه اصلا خوب نیست
+واقعا بد شدم
#نه خوب نیستی عالیه خیلی خوب شدی
+واقعاً (ذوق)
# آره
+مرسی عشقم(لوپشو بوس کرد)
#(لبخند)پی بریم حساب کنیم
+بریم
لباسو حساب کردن رفتن برای جیمین هم لباس خریدن بعد وسایل مورد نیاز خریدن (منظورم وسایل تولد)
بعد سوار ماشین شدن رفتن خونه
+جیمین نمیخوای با بچه ها هماهنگ کنی
#خوب شد یادم انداختی الان زنگ میزنم
(مکالمه کوک با جیمین)
#الو سلام کوک چه خبر
(علامت کوک_)
_سلام هیچی سلامتی شما چطورین
#ماهم خوبیم...میگم پس فردا تولد جی هوپه بیاین سوپرایزش کنیم تو عمارت من فردا
_اوکی ولی چرا فردا
#برای اینکه شک نکنه...یادت نره به بچه ها بگی
_اوکی بای
#بای
پایان مکالمه
+قبول کرد
#آره...اجوما ناهار حاضره
اجوما:اره پسرم بیاید بخورید
#ا.ت بیا بریم ناهار بخوریم
+اومدم
ناهار خوردن تو خونه باهم دیگه کلی وقت گذروندن شام خوردن خوابیدن
ویو فردا ساعت ۱۰صبح
ا.ت
از خواب بیدار شدم ساعتو نگاه کردم تا شب کلی وقت بود رفتم دستشویی اومدم بیرون
رفتم رو شکم جیمین نشستم تا بیدار شه
#ل.ت برو اونور
+تا پا نشی نمیرم
که یهو جمین از بازو های ا.ت گرفت گذاشت طرف چپ خودش روش خیمه زد
+جی..جیم.. جیمین چیکار میکنی
#چرا اذیتم کردیو نمیزاری بخوابم
+چون حوصلم سر میره🥺
جیمین سرشو گذاشت رو سینه ا.ت و گرفت خوابید
+جیمین بیداری
#.....
+جیمین
ا.ت
دیدم روم خوابیده از این بهتر نمیشد(از خداتم باشه) حالا چجوری تکون بخورم یه نگاه به جیمین کردم مثله یه جوجو کوشولو خوابیده بود سرشو بوسیدم و ناز کردم بعد از نیم ساعت ناز کردن(دستت نشکست خواهر من😐) تصمیم کرفتم دیگه بیدارش کنم
+جوجو کوچولوی من (اروم)
+جوجو نمیخوای باشی
#لبامو بوس کن پاشم
ا.ت لبای جیمین بوسید جیمینم از روی ا.ت پاشد رفت دستشویی اومد دید ا.ت نیست
#ا.ت....ا.ت
ا.ت از پایین داد میزنه
+بله (داد)
#چرا بدون من رفتی پایین
که ا.ت اومد اتاق
+چون دستشویی بودی
#چرا واینستادی من بیام
+حالا ولش بچه ها بجز جی هوپ ساعت ۵ خونه مان
#اها باش خوبه...میگم ا.ت تو واسه پچه ها دختر مختر سوراغ داری
+چرا دوستای (اسم دوست ا.تو یادم نیست)هستن
#پس ۵ عدد دختر جور کن
+چرا ۵ تا مگه ۶ نفر نیستن
#اره ولی تهیونگ به خاطر برادرش که یه دختر کشته بودتش دیگه با هیچ دختری دوست نمیشه
+عه بیچاره باش میگم
(مکالمه ا.ت با دوستش)
+الو سلام خرم
(علامت دوستش ™)
™سلامو درد بیشور کثافت......................(فوحش خار مادری و ناموسی)
+بابا یه نفس بگیر
™خب کجا بودی تا الان من مثل خواهرتم تا الان مردمو زنده شدم(بغض)
+باشه بابا بغض نکن داستانش مفصله....میگم امروز تولد یکه از دوسنای دوست پسرمه
™دوست پسر از کجا گیر اوردی
+میگم حالا...ببین میتونی....
۳.۴k
۲۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.