خاطره ازسردارشهید محمدبروجردی

خاطره ازسردارشهید محمدبروجردی👇👇
دیدم گرفته یک گوشه نشسته. گفتم: تو همی ؟ چته ؟
پاپِیَش شدم. حرف زد. گفت: خواب دیدم کانالی، جایی گیر کردم. خیلی بلند بود. ناصر کاظمی عین باد گذشت. بعد برگشت دست من روهم گرفت. عین پَرِ کاه کشید بالا. پایین را که نگاه کردم، دیدم چه قدرتاریکه !
این جا که رسید، گل از گلش شکفت. گفت: من هم شهید می شم.
یادگاران، جلد 12 کتاب شهید بروجردی، ص 89 #شهیدمحمدبروجردی #سردارشهیدمحمدبروجردی #سردارشهید #شهدای بروجرد #بروجرد #شهدای لرستان #مسیح کردستان #خاطرات شهدا #کرامات شهدا #پوسترشهدا #شهید محمد حسین یوسف اللهی #وصیت نامه شهدا #تصاویرشهدا #راهیان نور #دفاع مقدس #روایت فتح #سیدشهیدان اهل قلم #مدافعان سلامت #شهدای سلامت #شهدا #شهدای ناجا #شهید #شهدای سپاه #شهدای درگیری باپژاک #شهدای ارتش #شهدای مدافع حرم #شهدای کارگر #بیت الشهدا #معبربیت الشهدا #معبرسایبری بیت الشهدا #شهدای حزب الله لبنان #زندگی به سبک شهدا #شهید حاج قاسم سلیمانی #مذهبی #خبری #عمومی #شهدا #beytoshohada.blog.ir #beytoshohada.blogfa.com #beytoshohada # #جذاب
دیدگاه ها (۱)

خاطره ازجاویدالاثرحاج احمدمتوسلیان👇👇 ترور این روزا زیاد شده....

خاطره ازسپهبد شهید علی صیادشیرازی 👇👇هر لحظه این احساس را داش...

خاطراتی ازسردار شهید مصطفی ردانی پور👇👇خاطره اول: نگاهش را دو...

خاطره ازسردارشهیدحاج حسین خرازی👇👇گفت « بشین بریم به دور بزنی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط