چند پارتی تهیونگ

چند پارتی تهیونگ
نام:وقتی بدون اینکه بهش بگی با دوستش رفتی بیرون (درخواستی)

ویو ا.ت:
سلام من ا.تم و الان ۱ساله که دوست دختر تهیونگم و امروز تولدشه و راستش نمیدونم چی واسش بخرم و نمیدونم که چی دوست داره بخاطر همین من با دوستش که اسمش جونگ سوک هستش باهم قرار گذاشتیم که بیاد کافه....... بعد بریم به خرید کردن برای تهیونگ

(جونگ سوک که خیلی وقتا پیش تهیونگ میومد چون یکی از صمیمی ترین دوست تهیونگه بخاطر همین یبار که تهیونگ میره دست شویی ا.ت به جونگ سوک میگه)

داشتم خودم رو آرایش میکردم که تهیونگ اومد داخل

تهیونگ:جایی میخوای بری؟
ا.ت:آره با دوستم میخوام برم بیرون
تهیونگ:با کدوم دوستت؟
ا.ت:لایلا دیگه
تهیونگ:باشه منم دارم میرم شرکت کاری نداری؟
ا.ت:نه برو به سلامت
تهیونگ:خداحافظ
ا.ت:خداحافظ

خب تهیونگ هم رفت اگه بفهمه با جونگ سوک رفتم بیرون میکشتم نه نمیفهمه از خونه رفتم بیرون کافه زیاد دور نبود به خونه نزدیک بود پیاده میرم که پیاده روی هم کرده باشم چند دقیقه بعد رسیدم دم در کافه وایسادم تا جونگ سوک بیاد

ویو تهیونگ داخل شرکت
تو دفترم بودم که یکی در زد

تهیونگ:بیا تو
جیمین:رئیس قراره یک نفر به اسم جانگ هوسوک برای قرار داد بیاد
تهیونگ:باشه کی میاد؟

جیمین نگاهی به ساعتش کرد

جیمین:الاناست که برسه
که در زده شد
تهیونگ:بیا تو
هوسوک:سلام آقای کیم
تهیونگ:سلام آقای جانگ بفرمایید بشینید

خب دیگه نشستن و قرار داد رو امضا کردن و هوسوک رفت

تهیونگ:جیمین من امروز زود میرم خونه
جیمین:باشه رئیس

از شرکت اومدم بیرون و سوار ماشین شدم و حرکت کردم بزار برم یک کافه یکم قهوه بخورم رفتم به سمت کافه همین که از ماشین پیاده شدم دیدم که ا.ت و جونگ سوک پیش همن باورم نمیشه یعنی ا.ت داره بهم خیانت میکنه؟اونم با بهترین دوستم رفتم سمتشون

ویو ا.ت
چند دقیقه وایسادم جونگ سوک اومد

جونگ سوک:سلام ا.ت چطوری؟
ا.ت:سلام خوبم تو چطوری؟
جونگ سوک:منم خوبم
ا.ت:بیا بریم کیک و کادو رو بگیریم که تهیونگ کم کم میره خونه
جونگ‌ سوک:باشه

میخواستیم بریم که.........ادامه دارد

شرایط:۱۸ لایک❤️‍🔥)