انگشٺ بہ دهان مى مانى...وقتى این آدم ها ...با دوسٺ داشتن مى آیند...ڪہ بمانند...خرابٺ ڪنند...ویرانٺ ڪنند...بعد بروند ....پشٺ سرشان را همـ ...نگاه نڪنند...و تو حتى ...نتوانى تنهاییٺ را جار بزنى . . .