انگشٺ بہ دهان مى مانى... وقتى این آدم ها ... با دوسٺ داشتن مى آیند... ڪہ بمانند... خرابٺ ڪنند... ویرانٺ ڪنند... بعد بروند .... پشٺ سرشان را همـ ... نگاه نڪنند... و تو حتى ... نتوانى تنهاییٺ را جار بزنى . . .
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.