نمک گیر

#نمک گیر
اذان تموم شد، عمو اکبر گفت یه دیقه دیگه هم وایستید بذارید یه چیز بگم، همه ساکت شدن، عمو اصلا اهل حرف زدن تو جمع نبود آخه گفت: کاش بود و روزه مون رو اون باز می کرد بعد یه کم نمک ریخت کف دستش و گفت: آخه مگه ماها نمک گیرش نیستیم؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
دیدگاه ها (۱)

#دعای_شب_لیلة_القدرخداوندا ! همانا تو بخشنده و کریم هستی و ب...

امام خامنه ای؛🔴 تا قدس راهی نیست،💪 در این هیچ شبهه ای نداشته...

#لا-فتی-الا-علی-لا-سیف-الا-ذوالفقار

#خدا پشت و پناهت باشه عزیزم

part⁴زنگ ورزش تموم شد تو فکر بودم که بکی اومد بکی. هی انیا ب...

ازدواج از روی اجبار۲ پارت ۱۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط