اولین باری که دیدمش حدود یک ساعت با هم نشستیم و چای خورد

اولین باری که دیدمش، حدود یک ساعت با هم نشستیم و چای خوردیم، وقتی بلند شد بره پرسید راستی تو چند سالت بود؟!
به چشماش نگاه کردم و گفتم یک ساعت.

#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه
دیدگاه ها (۰)

رمضان مردیست عاشقکه به خاطر دیدنروی ماه #شوال معشوقه اشدست ب...

چه زود کهنه میشویم ما آدمابرای هم.چه زود خاطرات باهم بودنها....

عشقمان رانفسی ده توهوایش بامنبغلم کن توفقط,فرصت و جایش بامنع...

برای‌ِتـٌومُردن‌ْخطاست!باٰتوباٰیَدزندگی‌کَرد..حِیف‌اَست‌کِه‌...

بهم گفت, عشق ' مثل بازی می مونه. تو هر بازی یکی می بره یکی م...

کیوت ولی خشن پارت ۶کوک توی ذهنش : وقتی داشتم میومدم بیرون هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط