فرصتی دیگر پارت

فرصتی دیگر پارت ۱۷
𖠌بعد از ۵ ساعت راه رفتن𖠌

ایکو « پاهام دیگه نای راه رفتن نداره »

°تلو تلو خوردن°

{باکوگو میره طرف ایکو و ایکو رو پرنسسی بقل میکنه}

باکوگو « دیگه غر نزن نفله »

ایکو « باشه ببخشید ........ »

∆۱۵ دقیقه بعد∆

{ایکو بقل باکوگو}

[خواننده ها درحال خر ذوق شدن 🤣]

{باکوگو با پا در رو باز میکنه}

اهنگر « وایییی حمله...... ها پرنس ÷خم شدن÷ دیر کردین »

{باکوگو ایکو رو روی زمین میزاره}

باکوگو « نفله ب تو ربطی داره »

اهنگر « ن خب اینم از شمشیر شما  ....... »

باکوگو « خوبه نفله فقط یکم تیزش کن »

باکوگو « ایکو ....... »

{ایکو محو شمشیر سبز رنگ شده}

{باکوگو میره طرف ایکو ........}
دیدگاه ها (۶)

فرصتی دیگر پارت ۱۸باکوگو « ایکو ببین خوبه شاید خریدمش »{ایکو...

ا~ت و تودوروکی پارت ۲۶دکو « و کاچانم رفته پیش خونوادش »ایزاو...

بچه ها ببخشید دیگه بیشتر از این کیفیت بهتر نمیشد ببخشید

ی ایده ی ناب ب ذهنم رسیدواییییییییییییییییی مغزم پشمامممممم ...

فرصتی دیگر پارت ۲۲{میره سمت پنجره و ایکو و چند مرد رو میبینه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط