چرا حیوانات سم دارند مو و کرک زیاد دارند ولی انسان ندارد
چرا حیوانات سم دارند، مو و کرک زیاد دارند ولی انسان ندارد؟؟؟؟؟
ای مفضّل! بنگر که خدای جلّ و علا از سر لطف و مهرش به حیوانات چگونه جسم آنها را این گونه با مو، کرک و پشم پوشانیده تا از سرما و بسیاری از آفات و نارساییها در امان باشند.
نیز برای آنها سمهای شکافته آفرید تا از ناهمواری زمین آزار نبینند [و نیازی به کفش نداشته باشند]؛
زیراااا
این حیوانات برای ریسیدن و بافتن [لباس و پاپوش و ...] دست و انگشت مناسب ندارند در نتیجه در آفرینش آنها این نیازها در نظر بوده و آفریده شده و هیچ نیازی به تجدید و تبدیل آنها نیست و تا زنده اند این نیازها برآورده است.
امّا انسان، چاره اندیشی و دستی مناسب کار دارد.
او می ریسد و می بافد و برای خود پوشاک تهیه می کند و به تناسب وضعش آن را دگرگون و تعویض می نماید.
از چند جهت این کار به سود اوست:
[1] با اشتغال به کار ساخت پوشاک از فساد و بیهودگی به دور می ماند و بی نیازی، او را در کار عبث نمی افکند.
[2] متناسب با وضعش از در آوردن و گاه از بر تن کردن آنها لذت می برد.
[3] با حسن انتخاب خود از پوشیدن لباسهای زیبا و با شکوه و نیز تغییر و تبدیل آنها متلذذ می شود.
[4] با بهره گیری از این صنعت به ساخت انواع جوراب، پاپوش و کفش میپردازد و بدین وسیله پاهایش را حفظ می کند.
[5] این کار لوازم اشتغال بسیاری از مردم را فراهم می آورد و شماری از مردم با کار کردن در این بخش صنعتی می توانند معاش و روزی خود و خانواده خود را به دست آورند.
پس مو، کرک و پشم در حکم پوشاک حیوانات و سمهای گونه گون در حکم کفش آنهاست.
بحارالانوار جلد سوم توحید مفضل مجلس دوم
فاعتبروا یا اولی الابصار
ای مفضّل! بنگر که خدای جلّ و علا از سر لطف و مهرش به حیوانات چگونه جسم آنها را این گونه با مو، کرک و پشم پوشانیده تا از سرما و بسیاری از آفات و نارساییها در امان باشند.
نیز برای آنها سمهای شکافته آفرید تا از ناهمواری زمین آزار نبینند [و نیازی به کفش نداشته باشند]؛
زیراااا
این حیوانات برای ریسیدن و بافتن [لباس و پاپوش و ...] دست و انگشت مناسب ندارند در نتیجه در آفرینش آنها این نیازها در نظر بوده و آفریده شده و هیچ نیازی به تجدید و تبدیل آنها نیست و تا زنده اند این نیازها برآورده است.
امّا انسان، چاره اندیشی و دستی مناسب کار دارد.
او می ریسد و می بافد و برای خود پوشاک تهیه می کند و به تناسب وضعش آن را دگرگون و تعویض می نماید.
از چند جهت این کار به سود اوست:
[1] با اشتغال به کار ساخت پوشاک از فساد و بیهودگی به دور می ماند و بی نیازی، او را در کار عبث نمی افکند.
[2] متناسب با وضعش از در آوردن و گاه از بر تن کردن آنها لذت می برد.
[3] با حسن انتخاب خود از پوشیدن لباسهای زیبا و با شکوه و نیز تغییر و تبدیل آنها متلذذ می شود.
[4] با بهره گیری از این صنعت به ساخت انواع جوراب، پاپوش و کفش میپردازد و بدین وسیله پاهایش را حفظ می کند.
[5] این کار لوازم اشتغال بسیاری از مردم را فراهم می آورد و شماری از مردم با کار کردن در این بخش صنعتی می توانند معاش و روزی خود و خانواده خود را به دست آورند.
پس مو، کرک و پشم در حکم پوشاک حیوانات و سمهای گونه گون در حکم کفش آنهاست.
بحارالانوار جلد سوم توحید مفضل مجلس دوم
فاعتبروا یا اولی الابصار
- ۳.۴k
- ۰۳ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط