سرنوشت part 1
سرنوشت part 1
با یه بویی که شبیه به بویه عن گاو بود بیدار شدم تف تو این زندگی تویه فیکا با بوی گل رز با نور خورشید با بوسه های عشقشون بیدار میشن اونوقت منه بدبخت با بوی فاضلاب خونمون که بوی گوه میده بیدار میشم
بله درست فهمیدید ماجایی زندگی میکنیم که حتی یه بی خانمانم پاشو توش نمیزاره من لی سون هی هستم از طبقه پایین جامعه قرار داریم در واقع اَهههه خودمو راحت کنم فقیریم تموم شد سه ساعته درگیرم.
پاشدم جامو از روی زمین جمع کردم گذاشتم یه گوشه رفتم سمت آیینه ایی که 3سال طول کشید تا بخرمش شونه داغونمو برداشتم موهامو شونه کردم بعدم بافتمشون
از اتاق زدم بیرون مامانم تو آشپزخونه بود حوصله غرغراشو نداشتم ولی خب گشنمه
رفتم تو آشپزخونه مامانم بهم یه جشم غره ای رفت که فکر کنم تا شب ول کنم نیست
(علامت سون هی+
علامت مادر سون هی×
علامت پدر سون هی÷)
×چرا بیدار شدی میخوابیدی دیگه(باحرص،عصبانیت)
+مامان دیشب فقط داشتم درس میخوندم ساعت 4صبح خوابیدم طبیعیه ساعت 12بیدارشم
×چشماتو وا کن ساعت 12نیست ساعت3
+چیییییبییییییی؟بدبخت شدم رئیس منو میکشه یه ربع دیگه باید بار باشم
×خب پس عجله کن راستی امشب زود بیا پدرت کارت داره
+من پولی ندارم بهش بدم برای اینکه بره بدهی هایی که سره قمار بالا آوردرو صاف کنه
×نه سره اون نیست.....راجب یه چیز دیگست(ناراحت)
+مامان چیشده؟
×هیچی ببینم مگه نگفتی دیرت شده
+وایییی راست میگی من رفتم لباس بپوشم
بدوبدو رفتم تو اتاقم لباسی که دیروز با حقوقم خریده بودمو پوشیدم ماسکمو زدم گوشیمو برداشتم رفتم پایین(اسلاید دوم)
+مامان من رفتم
×خدافظ عزیزم
درو بستم بدوبدو رفتم سمت بار آخه نزدیک خونمونه واییی 10دقیقه گذشته رئیس منو میکشه
چندمین بعد
وای خدا رسیدم اویی خداکنه رئیس منو نبینه خب مثل اینکه نیستش.....
#سون هیییییییییییی کجا بودی 15دقیقه دیر کردی(داد،عصبانی)
+معذرت میخوام رئیس خواب موندم
#به من ربط نداره که خواب موندی یا نه دیگه تکرار نمیشه فهمیدی؟
+بله رئیس
#حالا برو سره پستت
+چشم
آخی به خیر گذشت خب بزار ببینم یورا کجاست
*آهای دیوونه
+وای قلبم ترسیدم
*خیله خب بابا چرا دیر کردی؟
+خواب موندم
*چرا خواب موندی؟
+چون تا صبح درس خوندم
*چرا درس خوندی؟
+وایی چون فردا امتحان فیزیک دارم
*چرا....
+نگو که میخوای بپرسی چرا امتحان فیزیک داری؟
*آره دقیقا
+مسخره
*اسم بابات اصغره
+هرهر
*کرکر
+زر زر
*جر جر
+ ایییی کوفت بریم سره کارمون
*موافقم
+تو برو منم میام
*اوکی
هعییی خدایا یه پولی به من بده یه عقلی به این گاگول خب بریم سره کارمون خواستم برم که یکی منو صدا زد برگشتم و وقتی دیدمش خشکم زد.......
ادامه دارد
شرط پارت بعدی 5تا لایک
میبینید چه ادمین قانعه ایی دارید😢
با یه بویی که شبیه به بویه عن گاو بود بیدار شدم تف تو این زندگی تویه فیکا با بوی گل رز با نور خورشید با بوسه های عشقشون بیدار میشن اونوقت منه بدبخت با بوی فاضلاب خونمون که بوی گوه میده بیدار میشم
بله درست فهمیدید ماجایی زندگی میکنیم که حتی یه بی خانمانم پاشو توش نمیزاره من لی سون هی هستم از طبقه پایین جامعه قرار داریم در واقع اَهههه خودمو راحت کنم فقیریم تموم شد سه ساعته درگیرم.
پاشدم جامو از روی زمین جمع کردم گذاشتم یه گوشه رفتم سمت آیینه ایی که 3سال طول کشید تا بخرمش شونه داغونمو برداشتم موهامو شونه کردم بعدم بافتمشون
از اتاق زدم بیرون مامانم تو آشپزخونه بود حوصله غرغراشو نداشتم ولی خب گشنمه
رفتم تو آشپزخونه مامانم بهم یه جشم غره ای رفت که فکر کنم تا شب ول کنم نیست
(علامت سون هی+
علامت مادر سون هی×
علامت پدر سون هی÷)
×چرا بیدار شدی میخوابیدی دیگه(باحرص،عصبانیت)
+مامان دیشب فقط داشتم درس میخوندم ساعت 4صبح خوابیدم طبیعیه ساعت 12بیدارشم
×چشماتو وا کن ساعت 12نیست ساعت3
+چیییییبییییییی؟بدبخت شدم رئیس منو میکشه یه ربع دیگه باید بار باشم
×خب پس عجله کن راستی امشب زود بیا پدرت کارت داره
+من پولی ندارم بهش بدم برای اینکه بره بدهی هایی که سره قمار بالا آوردرو صاف کنه
×نه سره اون نیست.....راجب یه چیز دیگست(ناراحت)
+مامان چیشده؟
×هیچی ببینم مگه نگفتی دیرت شده
+وایییی راست میگی من رفتم لباس بپوشم
بدوبدو رفتم تو اتاقم لباسی که دیروز با حقوقم خریده بودمو پوشیدم ماسکمو زدم گوشیمو برداشتم رفتم پایین(اسلاید دوم)
+مامان من رفتم
×خدافظ عزیزم
درو بستم بدوبدو رفتم سمت بار آخه نزدیک خونمونه واییی 10دقیقه گذشته رئیس منو میکشه
چندمین بعد
وای خدا رسیدم اویی خداکنه رئیس منو نبینه خب مثل اینکه نیستش.....
#سون هیییییییییییی کجا بودی 15دقیقه دیر کردی(داد،عصبانی)
+معذرت میخوام رئیس خواب موندم
#به من ربط نداره که خواب موندی یا نه دیگه تکرار نمیشه فهمیدی؟
+بله رئیس
#حالا برو سره پستت
+چشم
آخی به خیر گذشت خب بزار ببینم یورا کجاست
*آهای دیوونه
+وای قلبم ترسیدم
*خیله خب بابا چرا دیر کردی؟
+خواب موندم
*چرا خواب موندی؟
+چون تا صبح درس خوندم
*چرا درس خوندی؟
+وایی چون فردا امتحان فیزیک دارم
*چرا....
+نگو که میخوای بپرسی چرا امتحان فیزیک داری؟
*آره دقیقا
+مسخره
*اسم بابات اصغره
+هرهر
*کرکر
+زر زر
*جر جر
+ ایییی کوفت بریم سره کارمون
*موافقم
+تو برو منم میام
*اوکی
هعییی خدایا یه پولی به من بده یه عقلی به این گاگول خب بریم سره کارمون خواستم برم که یکی منو صدا زد برگشتم و وقتی دیدمش خشکم زد.......
ادامه دارد
شرط پارت بعدی 5تا لایک
میبینید چه ادمین قانعه ایی دارید😢
۳.۱k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.