نذار دختری که دوستش داری،
نذار دختری که دوستش داری،
کلی راه دوییدی واسه به دست آوردنش،
ناراحت بخوابه
نذار با بغض از رفتارایِ تـو بخوابه....
یه روزی میاد یه روزی که خیلی دور نیست میاد که آرزو میکنی
یه شب از همه اون شبایی که تنهاش گذاشتی با بغضاش،
برگرده تا جبرانش کنی!
برگـرده تا هرکاری بلدی انجام بدی
تا لبخندُ مهمونِ لباش کنی...
هرکاری کنی که باز صاحبِ خنده هایِ از ته دل و برق چشماش بشی...
به جایِ کلافگی و از زیر بارِ گیـردادن هاش فرار کردن،
تو هر لحظه واسه حسی که پشتِ این کاراش وجود داره،
هزار بار خداتونُ شکر کنید و ضعف واسه اخما و غر زدناش...
دختـرا تا تو دلشون یه عالمه عشق نباشه،
حسودی راه نداره تو رفتار و ذهن و کلامشون....
تا یه عالمه نخوان خاطرتونُ گیـر دادن و با این حرف نزن با اون نگرد
براشون مسخره و احمقانه س...
برایِ گیر دادناش
برایِ بودنش
اگه روزی هزار بار نَمیری و ضعف نکنی
یه روزی که خیلی دور نیست
لَه لَه میزنی واسه یه ثانیه دیگه داشتن و بودش
واسه یه اخمش، یه قهـرِ چند ثانیه ایش...
دخترا دل که ببندن
سخت کنده میشه از دلبرشون...
اما خدا نیاره روزیُ که دیگه خواستنتون نباشه تو وجودشون
دیگه هیچ جوره
دلشون راهی نمیشه سمتِ صراطِ مستقیمِ بغلتون...
شما مـردا همیشه دیـر میرسید
تا وقتی گلدونِ زندگیتون هست و نفس میکشه،
نمیرسید به دادِ وجودش و وقتی که پژمرد،
خشک شد و گلبرگاش یکی یکی کم شد از دنیاتون اون وقته که تو هر ثانیه دلتون نبودنشُ
زار میزنه و در به در می گردین پیِ فرصتِ جبران اما....
اگه گذاشتی دختری که دوستش داری، سر لج و لجبازی و قلدر بازیات، شبُ با بغض بخوابه
اگه افتادی از چشمش
فقط باید راهتُ بکشی و بری
قلبِ گرمِ یه دختر که یه جایِ امنه واسه یه عمر زندگی کردن وقتی ســرد شد،
با هیچ بغلی، بودنی، جبران کردنی دیگه
گرم نمیشه که نمیشه....
یه روزی نبودنِ همون دختری جونتُ میگیره
که بودنشُ
قدر ندونستی...
قدر ندونستی...
قدر ندونستی...!
کلی راه دوییدی واسه به دست آوردنش،
ناراحت بخوابه
نذار با بغض از رفتارایِ تـو بخوابه....
یه روزی میاد یه روزی که خیلی دور نیست میاد که آرزو میکنی
یه شب از همه اون شبایی که تنهاش گذاشتی با بغضاش،
برگرده تا جبرانش کنی!
برگـرده تا هرکاری بلدی انجام بدی
تا لبخندُ مهمونِ لباش کنی...
هرکاری کنی که باز صاحبِ خنده هایِ از ته دل و برق چشماش بشی...
به جایِ کلافگی و از زیر بارِ گیـردادن هاش فرار کردن،
تو هر لحظه واسه حسی که پشتِ این کاراش وجود داره،
هزار بار خداتونُ شکر کنید و ضعف واسه اخما و غر زدناش...
دختـرا تا تو دلشون یه عالمه عشق نباشه،
حسودی راه نداره تو رفتار و ذهن و کلامشون....
تا یه عالمه نخوان خاطرتونُ گیـر دادن و با این حرف نزن با اون نگرد
براشون مسخره و احمقانه س...
برایِ گیر دادناش
برایِ بودنش
اگه روزی هزار بار نَمیری و ضعف نکنی
یه روزی که خیلی دور نیست
لَه لَه میزنی واسه یه ثانیه دیگه داشتن و بودش
واسه یه اخمش، یه قهـرِ چند ثانیه ایش...
دخترا دل که ببندن
سخت کنده میشه از دلبرشون...
اما خدا نیاره روزیُ که دیگه خواستنتون نباشه تو وجودشون
دیگه هیچ جوره
دلشون راهی نمیشه سمتِ صراطِ مستقیمِ بغلتون...
شما مـردا همیشه دیـر میرسید
تا وقتی گلدونِ زندگیتون هست و نفس میکشه،
نمیرسید به دادِ وجودش و وقتی که پژمرد،
خشک شد و گلبرگاش یکی یکی کم شد از دنیاتون اون وقته که تو هر ثانیه دلتون نبودنشُ
زار میزنه و در به در می گردین پیِ فرصتِ جبران اما....
اگه گذاشتی دختری که دوستش داری، سر لج و لجبازی و قلدر بازیات، شبُ با بغض بخوابه
اگه افتادی از چشمش
فقط باید راهتُ بکشی و بری
قلبِ گرمِ یه دختر که یه جایِ امنه واسه یه عمر زندگی کردن وقتی ســرد شد،
با هیچ بغلی، بودنی، جبران کردنی دیگه
گرم نمیشه که نمیشه....
یه روزی نبودنِ همون دختری جونتُ میگیره
که بودنشُ
قدر ندونستی...
قدر ندونستی...
قدر ندونستی...!
۵.۸k
۲۳ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.