دست تو با تاریخ در یک کاسه بود انگار

.
دست تو با تاریخ در یک کاسه بود انگار
بعد از تو ارگ قلب من ویران تر از بم شد

در انقلاب شرقی مشروطه ی چشمت
روزی خودم "ستارخان"ی تازه خواهم شد
.
#امید_صباغ_نو
#جنگ_میان_ما_دو_نفر_کشته_می_دهد
دیدگاه ها (۳)

زیر نور مهتاب خنده هات چه زیباستدنیا رو نگه دارزندگی همین جا...

این درشت افتادن چشمت درون عکسهامنکرش باشی نباشیمطلقاً از زوم...

دستان نوازشگر من گشت وبالمسنگی که تو انداخته ای خورد به بالم...

می دانستم با او ویران می شوممی دانستم بدون او خاکسترم را باد...

مرگ

⁨⁨⁨همیشه از خودم می‌پرسم: «تا کی این حس را خواهم داشت؟» اما ...

اسم فیک :زندگی تباه من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط