عرضی نیست جان جانان

عرضی نیست جانِ جانان
فقط خواستم بگویم
هنوز هم در خیالم می پرورانمت...!
خواستم بگویم، هنوز نتوانستم لبخندهایت را که سوراخ میکرد این قلب عاشق را از یاد ببرم..!
هنوز نتوانستم چشمانت را به یاد نیاورم تا آرام نگیرم...!
هنوز....
جانان، هنوز هوایت را نفس می کشم...!
دیدگاه ها (۱)

عشق نوعی میلاد است. اگر «پس از عشق» همان انسانی باشیم که «پی...

مردن مثل ابر دربارانِبهار.مردن مثل امیددر نگاه یکی دختر.مثل ...

عاشق آن خاطراتی هستم که تصادفی از ذهنم عبور می کنند؛ و باعث ...

طبیعت

یاد دارمان خاطره خوشدر حال گذر از کوچهتو به من خندیدیمن درآن...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط