سلام مولای غریب و مظلومم .
سلام مولای غریب و مظلومم .
سلام ای پیرترین جوان .
مولا جان .
سلام ای که تو را گریه میکنم شب ها !
خلاصه ی همه ی حرف ها و مطلب ها!
خدا اجازه به شب داده است با این شرط
که صبح سجده بیارند بر تو کوکب ها
چگونه وصف کنم انتظار را آقا؟
توان گفتنشان نیست این مرکب ها
ز پشت ابر برون آ ! بتاب زلفت را
که کنج لانه ی خود کز کنند عقرب ها
تویی دلیل بقای زمین سرگردان
که نظم داده به این جمع نامرتب ها
که نقطه ای شده ای ماورای مرگ و حیات
که می رسند به هم کفرها و مذهب ها
برای دیدن حسن تو واشده هر چشم
به اذن توست که وا می شود ز هم لب ها
به انتظارتو این راه ها درست شده
برای آمدنت زین شده ست مرکب ها
به عشق توست جهان بر مدار می گردد
به شوق توست اگر صبح میشود شب ها
رسیده هرم نفس های تو به این اقلیم
که باز از هیجان شعله ور شده تب ها
رسیده است به دل هایمان شمیم شما
که فارغیم از این اسم ها و منصب ها
غزل تمام شد و باز آخرش خالی ست
در انتظار تو هستند این مخاطب ها...
سلام ای پیرترین جوان .
مولا جان .
سلام ای که تو را گریه میکنم شب ها !
خلاصه ی همه ی حرف ها و مطلب ها!
خدا اجازه به شب داده است با این شرط
که صبح سجده بیارند بر تو کوکب ها
چگونه وصف کنم انتظار را آقا؟
توان گفتنشان نیست این مرکب ها
ز پشت ابر برون آ ! بتاب زلفت را
که کنج لانه ی خود کز کنند عقرب ها
تویی دلیل بقای زمین سرگردان
که نظم داده به این جمع نامرتب ها
که نقطه ای شده ای ماورای مرگ و حیات
که می رسند به هم کفرها و مذهب ها
برای دیدن حسن تو واشده هر چشم
به اذن توست که وا می شود ز هم لب ها
به انتظارتو این راه ها درست شده
برای آمدنت زین شده ست مرکب ها
به عشق توست جهان بر مدار می گردد
به شوق توست اگر صبح میشود شب ها
رسیده هرم نفس های تو به این اقلیم
که باز از هیجان شعله ور شده تب ها
رسیده است به دل هایمان شمیم شما
که فارغیم از این اسم ها و منصب ها
غزل تمام شد و باز آخرش خالی ست
در انتظار تو هستند این مخاطب ها...
۱.۹k
۰۱ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.