وقتی یه پنگوئن عاشق یه پنگوئن دیگه میشه کل ساحل رو میگرد

وقتی یه پنگوئن عاشق یه پنگوئن دیگه میشه، کل ساحل رو میگرده و قشنگترین سنگ رو انتخاب میکنه، اون رو واسه جفت ماده میبره، اگر ماده از سنگ خوشش اومد و قبول کرد جفت هم میشن؛
ولی اگر قبول نکرد پنگوئن نر احساس میکنه سنگی که پـٓیــدا کرده اصلا قشنگ نبوده و اونوقت اونو میبره زیر آب لای مرجانها میندازه تا دیگه هیچ پنگوئنی اشتباه اونو تکرار نکنه و نا امید نشه.

اما ما!
هی اشتباهات خودمون رو تکرار، تکرار، تکرار و به دیگران هم توصیه می کنیم.

بعضی وقتها پنگوئنی باشیم.
دیدگاه ها (۴)

ﺑﻴﺎ ﺩﺭ ﻻﺑﻼی ﻭﺭﻗﻪ ﻫﺎی ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺳﻴﻢ ﻧﮕﺮﺍﻥِ ﺁﺑﺮﻭ ...

می‌دانی اولین بوسهٔ جهان چه‌طور کشف شد؟دست‌هاش تا آرنج گلی ب...

ما زن هارسم خوبی داریمزمانه که سخت می گیرد شروع میکنیم به کو...

گفت:چرا همش دنبال معنای دیگری هستی...این یک دوستی ساده است!آ...

بیب من برمیگردمپارت : 55دستبند رو دستم کردم و گردنبندم گردنم...

بچه ها میخوام فیک رو معرفی کنم اما ممکنه عکس ها عوض بشه🦋معرف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط