بیب من برمیگردم

بیب من برمیگردم
پارت : 55

دستبند رو دستم کردم و گردنبندم گردنم کردم
میخواستم یه مافیا بشم از پسرا کمک میخواستم اما فعلا قبول نکردن
جیمین اومد سمتم و یه عطر داد دستم
_ این عطر مخصوصت بود انقد این عطر رو دوست داشتی که با هیچ عطری عوض نمیکردی
شوگا هم در ادامش گفت
_ اما وقتی جنی اومد تو زندگیت یه عطر دیگه شد عطر مخصوصت
جیهوپ هم در ادامه حرف شوگا گفت
_ اون عطر مخصوصت بوی مو و گردن جنی بود اون موقع وقتی وقت گیر میاوردی موهاشو بو میکردی و میگفتی عطر جدیدم رو پیدا کردم
جین خنده غم انگیزی کرد و گفت
_ انقد این کارات رو تکرار میکردی که جنی میومد پیش ما و شکایت تورو میکرد همیشه میگفت جونگکوک داره اذیتم میکنه هرشب بغلم میکنه و گردنمو بو میکنه خود جنی از این کارات خوشش میومد
تهیونگ از اشپزخونه اومد بیرون گفت
_ من میرم خونه لیا منتظرمه خونه تنهاس
همه باشه‌ای گفتن و تهیونگ رفت
منم رو به پسرا گفتم
_ میشه بیشتر ازش تعریف کنید
نامجون اومد کنارم نشست و گفت
_ قرار بود فراموشش کنی نه اینکه با گفتن خاطراتش بیشتر بهش فکر کنی پسر خوب
_ من دوست ندارم فراموشش کنم من میخوام دنبالش بگردم
_ این کار رو نکن اون قراره با یه نفر دیگه ازدواج کنه اسم طرف هم این هیونگه ( بله درست دیدید این هیونگ باید بدونید کیه دیگه؟ اگه نه برید فصل یک رو دوباره بخونید )
دیدگاه ها (۰)

بیب من برمیگردمپارت : 56( جنی) از خواب بیدار شدم و رفتم حموم...

بیب من برمیگردمپارت : 57( جونگکوک) دوسال گذشته بهترین بوکسور...

بیب من برمیگردمپارت : 54گوشیمو خاموش کردم و دستمو بالا بردم ...

بیب من برمیگردمپارت: 53از هواپیما اومدم بیرون با ماشین اومدن...

بیب من برمیگردمپارت : 60( جونگکوک)پس اون دختری که رفت بغل ای...

بیب من برمیگردمپارت : 61( جونگکوک)رفتم داخل اتاقم و مشغول جم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط