ببخشید بچه ها پارت قبل پارت سیزده بود😅
ببخشید بچه ها پارت قبل پارت سیزده بود😅
ادمین ویو
یوکی می خواست اتو بزنه ک ات کوک جلوی خودش گرف و وقتی کوک تیر خورد پرتش کرد اون ور و اسلحه رو ب سمتش نشونه رف
+ اگه نمی خوای مغز رعیست ی بهتره بگم عشق اولت منفجر بشه اسلحه رو بزار زمین
یوکی اسلحه رو گذاشت رو زمین و با پاش حلش داد کنار رو دستاشو برد بالا*
+خوبه ببرینشون
چند نفر تومن و کوک و اعضا و یوکی رو بردن
ات می خواست بره ت اتاقی ک زندانیشون کرده بود ک....
کوک ویو
یعنی واقعا یوکی عاشقم بود؟!!
-هی یوکی
یوکی:بله قربان
-ت واقعا عاشق منی؟
یوکی:خ... خ.... خب
-بگو( سرد)
یوکی:ب... ب... بله
-هه ولی من برای کسی دیگه اعم یکی ک فرمانده ی گروه بلک سانه
ته:شوخیت گرفته اون ت رو برا خودش سپر کرد حالا هم تیر خوردی
-هه اگه ات بخواد بکشتم بهش اجازه می دم ولی ب کس دیگه ای ن
جیمین:ت واقعا خیلی خر شدی واسش اون قلبتو ب بازی گرفته باهوش
-اره قلب من واسه اون لعنتی داره می تپه
جیمین:نمی فهمی ن اون بود ک باعث شد افسرده بشی اون بود ک باعث شد انسان بشی اینا ت مغزت فرو نمی ره؟! ( داد)
-جیمین باید بدونی ک اون ملکه ی مغز و قلبم و بس (بسیار خونسرد)
جیمین؛:واقعن ک
ات ویو
داشتم همه ی حرفاشو می شنیدم
واقعن می گفت؟!
باورم نمی شه
: اتتتتتت
+بلهههههه
: دو ساعت دارم صدات می کنما
+دایون باید باهات حرف بزنم
: چی شده؟
+ (ماجرا رو تعریف می کنه)
+حالا چی کار کنم اگه بکشمش عذاب وجدان می گیرم
: کی گفته بکشیش؟؟؟؟ باهاش زندگی کن
+چییییییییی!!!!!؟؟؟؟؟
: اگه هم نخوای این تنها راهه
+اگه بهم خیانت کنه چی؟
: اون وقت خودم می کشمش
+واییییی دختر ت چقدر خوبییییییی♥
چی ادمین خوبی دارید حال کنید خیلی پارت بدون شرط گذاشتم😂😁🤌🏻
ادمین ویو
یوکی می خواست اتو بزنه ک ات کوک جلوی خودش گرف و وقتی کوک تیر خورد پرتش کرد اون ور و اسلحه رو ب سمتش نشونه رف
+ اگه نمی خوای مغز رعیست ی بهتره بگم عشق اولت منفجر بشه اسلحه رو بزار زمین
یوکی اسلحه رو گذاشت رو زمین و با پاش حلش داد کنار رو دستاشو برد بالا*
+خوبه ببرینشون
چند نفر تومن و کوک و اعضا و یوکی رو بردن
ات می خواست بره ت اتاقی ک زندانیشون کرده بود ک....
کوک ویو
یعنی واقعا یوکی عاشقم بود؟!!
-هی یوکی
یوکی:بله قربان
-ت واقعا عاشق منی؟
یوکی:خ... خ.... خب
-بگو( سرد)
یوکی:ب... ب... بله
-هه ولی من برای کسی دیگه اعم یکی ک فرمانده ی گروه بلک سانه
ته:شوخیت گرفته اون ت رو برا خودش سپر کرد حالا هم تیر خوردی
-هه اگه ات بخواد بکشتم بهش اجازه می دم ولی ب کس دیگه ای ن
جیمین:ت واقعا خیلی خر شدی واسش اون قلبتو ب بازی گرفته باهوش
-اره قلب من واسه اون لعنتی داره می تپه
جیمین:نمی فهمی ن اون بود ک باعث شد افسرده بشی اون بود ک باعث شد انسان بشی اینا ت مغزت فرو نمی ره؟! ( داد)
-جیمین باید بدونی ک اون ملکه ی مغز و قلبم و بس (بسیار خونسرد)
جیمین؛:واقعن ک
ات ویو
داشتم همه ی حرفاشو می شنیدم
واقعن می گفت؟!
باورم نمی شه
: اتتتتتت
+بلهههههه
: دو ساعت دارم صدات می کنما
+دایون باید باهات حرف بزنم
: چی شده؟
+ (ماجرا رو تعریف می کنه)
+حالا چی کار کنم اگه بکشمش عذاب وجدان می گیرم
: کی گفته بکشیش؟؟؟؟ باهاش زندگی کن
+چییییییییی!!!!!؟؟؟؟؟
: اگه هم نخوای این تنها راهه
+اگه بهم خیانت کنه چی؟
: اون وقت خودم می کشمش
+واییییی دختر ت چقدر خوبییییییی♥
چی ادمین خوبی دارید حال کنید خیلی پارت بدون شرط گذاشتم😂😁🤌🏻
۱۳.۷k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.