در کوفه داغ بر جگرم میگذاشتند

در کوفه داغ بر جگرم میگذاشتند
با چکمه پا به روی پرم میگذاشتند

حتی محله ی خودمان هم محل نداد
شاگردهام سر به سرم میگذاشتند

تا بین راه داد مرا در بیاورند
آوازه خوان به دور و برم میگذاشتند

از ناقه ها پیاده شدن مشکل است، کاش
یک محرمی برای حرم میگذاشتند

ای کاش کهنه پیروهن یوسف مرا
بهر دوای چشم ترم میگذاشتند

در کوچه های کوفه پریشان شدم حسین
با دسته بسته راهیه زندان شدم حسین
#رضا_قربانی
دیدگاه ها (۱)

کسی که برای فرج #دعا کند مشمول دعای امام زمان خواهد شد📚 مکیا...

#امان_ازدل_زینب#شب_جمعه.یادش بخیر روز و شبم با حسین بود اشک ...

یَہ گوشہ ےَ نگات بِراے این گدا بَسہ.سَلامْ میدَهَمُ و دِلْخُ...

#محرم۹۶#به_روایت_تصویر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط