انشای پسربچه به پدر رفتگرش

انشای پسربچه به پدر رفتگرش:

پدرعزیزم، من به خوبی مى فهمم که بسیار باشرف است آنکس که انسان باشد و بین آشغالها نان پیدا کند، تا آن کس که آشغال باشد و بین انسانها نان پیدا کند...!
دردی که انسان را به سکوت وا مى دارد بسیار سنگین تر از دردیست که
انسان را به فریاد وا مى دارد و انسانها فقط
به فریاد هم مى رسند نه به سکوت
دیدگاه ها (۹)

ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮﯼ...

برادران یوسف وقتی می‌خواستند یوسف را به چاه بیفکنندیوسف لبخن...

آنان كه شراب نمی خورند ، از آن مي ترسند كه ، افكار پليد خود ...

ﻫﺮ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻓـــــﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔــﺘﻪ ﺍﺳﺖ !ﺑﻬــــﺎﻧﻪ ﺁﻭ...

دردی که انسان را به سکوت وامی دارد،بسیار سنگین تر از دردی اس...

پارت چهل سوم سناریوی قلبی از سنگ اما دیگر دیر شده بود. تردید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط