حکایت و داستان های آموزنده
حکایت و داستان های آموزنده:
🚩 #ابراز_احساس_جلوی_پسرم
🍃 @infostory 🍃
#پیشنهاد میکنم #والدین حتما بخوانند.
رو مبل نشسته بودم و داشتم مسابقه فوتبال میدیدم که یهو مژگان همسرم اومدم تو بغلم نشست... همیشه از اینکارها و شیطونی ها میکنه اما سابقه نداشت جلوی مهرداد پسرم که داشت مشق هاش رو جلوی تلویویزون مینوشت اینکارو بکنه... گونش رو بوسیدم و آروم بهش گفتم مهرداد اینجاست حواست هست؟؟ گفت دیدم میدونم اتفاقا مهرداد باید رابطه عاشقانه بین پدر و مادرش رو ببینه. گفتم چی داری میگی این حرفا چیه؟!
دستشو دور گردنم حلقه کرد و من همینطوری زیر چشمی مهرداد رو نگاه میکردم چون دیگه مشق نمی نوشت و داشت مارو نگاه میکرد... دوباره به مژگان گفتم عزیزم بسه مهرداد حواسش به ماست که سرش رو آورد نزدیک تا اونم منو ببوسه. وقتی بوسید از رو پام بلند شد و نشست کنارم بعد شروع کرد شعر خوندن زیر لب آوازی برای خودش زمزمه میکرد و دوباره رفت مشغول کارهاش شد. مهردادم به ادامه درسش رسید.
شب موقع خواب ازش پرسیدم چرا اون موقع اینکارو کردی گفت یه مطلبی توی نت خوندم که میگفت چرا پدر مادرها فقط دعواهاشون فحش هاشون و بدو بیراهاشون جلوی فرزندانشونه؟ چرا قسمتی از عشق و محبتشون رو به اون ها نشون نمیدن؟ پس فرزند من قراره کجا این محبت و عشق رو یاد بگیره؟
دیدم حرفاش بیراه هم نیست و خیلی جالب بود
بعد ادامه داد و گفت وقتی مهرداد این عشق و احساس بین من و تورو مبینیه وقتی میتونه این حس اطمینان و ابراز علاقه رو بین من و احساس کنه اون هم شاد تره و قطعا رو رفتارش تاثیر میذاره و در کتب روانشناسی نوشته شده نیمی از موفقیت تحصیلی فرزند در روابط خانوادگی شکل میگیره. پس من و تو باید این عشق و علاقه ی بین خودمون رو به فرزندمون هم نشون بدیم مخصوصا در جامعه ای که ممکنه چنین ابراز علاقه ای چندان درست نباشه.
دوباره پرسیدم خب چرا بهم ازقبل نگفتی
گفت میخواستم یه حس واقعی باشه حس درونی هردومون نمایش بازی نکنیم
ازاینکه میدیدیم مژگان اینقدر قشنگ داره عشق رو به من فرزندم آموزش میده لذت بردم.
این مطلب بر اساس توصیه های روانشناسی کودک و خانواده و مفهوم رابطه پدر و مادر در حضور فرزندان به صورت داستان به رشته تحریر در آمده است.
💠 حکایت و داستان های آموزنده👇 👇
🍃 https://telegram.me/joinchat/BIOMpzwUHXJnRRcn2HPdeQ 🍃
🚩 #ابراز_احساس_جلوی_پسرم
🍃 @infostory 🍃
#پیشنهاد میکنم #والدین حتما بخوانند.
رو مبل نشسته بودم و داشتم مسابقه فوتبال میدیدم که یهو مژگان همسرم اومدم تو بغلم نشست... همیشه از اینکارها و شیطونی ها میکنه اما سابقه نداشت جلوی مهرداد پسرم که داشت مشق هاش رو جلوی تلویویزون مینوشت اینکارو بکنه... گونش رو بوسیدم و آروم بهش گفتم مهرداد اینجاست حواست هست؟؟ گفت دیدم میدونم اتفاقا مهرداد باید رابطه عاشقانه بین پدر و مادرش رو ببینه. گفتم چی داری میگی این حرفا چیه؟!
دستشو دور گردنم حلقه کرد و من همینطوری زیر چشمی مهرداد رو نگاه میکردم چون دیگه مشق نمی نوشت و داشت مارو نگاه میکرد... دوباره به مژگان گفتم عزیزم بسه مهرداد حواسش به ماست که سرش رو آورد نزدیک تا اونم منو ببوسه. وقتی بوسید از رو پام بلند شد و نشست کنارم بعد شروع کرد شعر خوندن زیر لب آوازی برای خودش زمزمه میکرد و دوباره رفت مشغول کارهاش شد. مهردادم به ادامه درسش رسید.
شب موقع خواب ازش پرسیدم چرا اون موقع اینکارو کردی گفت یه مطلبی توی نت خوندم که میگفت چرا پدر مادرها فقط دعواهاشون فحش هاشون و بدو بیراهاشون جلوی فرزندانشونه؟ چرا قسمتی از عشق و محبتشون رو به اون ها نشون نمیدن؟ پس فرزند من قراره کجا این محبت و عشق رو یاد بگیره؟
دیدم حرفاش بیراه هم نیست و خیلی جالب بود
بعد ادامه داد و گفت وقتی مهرداد این عشق و احساس بین من و تورو مبینیه وقتی میتونه این حس اطمینان و ابراز علاقه رو بین من و احساس کنه اون هم شاد تره و قطعا رو رفتارش تاثیر میذاره و در کتب روانشناسی نوشته شده نیمی از موفقیت تحصیلی فرزند در روابط خانوادگی شکل میگیره. پس من و تو باید این عشق و علاقه ی بین خودمون رو به فرزندمون هم نشون بدیم مخصوصا در جامعه ای که ممکنه چنین ابراز علاقه ای چندان درست نباشه.
دوباره پرسیدم خب چرا بهم ازقبل نگفتی
گفت میخواستم یه حس واقعی باشه حس درونی هردومون نمایش بازی نکنیم
ازاینکه میدیدیم مژگان اینقدر قشنگ داره عشق رو به من فرزندم آموزش میده لذت بردم.
این مطلب بر اساس توصیه های روانشناسی کودک و خانواده و مفهوم رابطه پدر و مادر در حضور فرزندان به صورت داستان به رشته تحریر در آمده است.
💠 حکایت و داستان های آموزنده👇 👇
🍃 https://telegram.me/joinchat/BIOMpzwUHXJnRRcn2HPdeQ 🍃
- ۴.۷k
- ۳۰ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط