پارت 26

ساعت1 شب بود<br>
کوک بسیاررررررررررررررررررر کیوت خواب بود<br>
اما تویه خواب ناله هایه تحریک کننده ای داشت<br>
اروم صداش کردم <br>
اروم چشم هاش رو باز کردو نگاهم کرد<br>
روش خم بودم صورتم یه سانت به صورتش فاصله داشت<br>
با چشم هایه خمار نگاهم کردو گفت: جانم چاگی<br>
بعد دستشو گذاشت رو صورتم<br>
+چرا انقدر تو خواب ناله میکنی<br>
کیوت خندید<br>
_من؟<br>
+اره<br>
_نمیدونم شاید کمبود دارم<br>
+باشه سعی من ناله نکنی<br>
_چشم<br>
+بخواب الان<br>
اروم چشم هاشو بست<br>
منو کنارش خوابیدم<br>
*صبح*<br>
با صدایه کوک بلند شدم<br>
چشامو باز کردم دیدم<br>
صورته کوک تویه گردنمه و هی میگه: چاگی نینی! <br>
+جونگکوکاااااا کرممم داری خوابم میاد<br>
_ساعتتتتت1 ظهرهههه بلنددد شوووگشاد<br>
با گفتن ساعت تو جام پریدم نگاهی به ساعت کردم دیدن ساعت<br>
10<br>
بهش نگاهی عصبی کردم کیوت خندید<br>
_بیا بغلممم<br>
+چرا از دیشب یجوری شدی؟ <br>
_چجوری؟ <br>
+ولم کن میخوام بخوابم<br>
_بیااا بغلممممم<br>
+یاااااااااااااااااا <br>
_ترو خدا<br>
رفتم رویه پاهاش نشستم<br>
سرمو فرو بردم تویه گردنشو چشم هامو بستم<br>
*شب*<br>
ساعت10 بودو من... <br>
ادامه دارد..
دیدگاه ها (۱۱)

این صحنه خیلی کیوت بود جوری ک واسش جون میدم!

کوک من کیو قسم بخورم باور کنی دارم از شدت هات بودنت به گا می...

قلبم درد گرفت!

آهنگش قفلیمه!>>>

𝚙𝚊𝚛𝚝12اسلاید دوم ات اسلاید سوم لباس های ات برای پروازاسلاید ...

#شب_خاص Part 24محافظت کنم...و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط