دلم

"دِلـــــــــــــم"

بــاران می خواهــــد..........
بــارانی آرام….....
امـــــــــــــااااااا......
طـولانــــــــــــی.......
تا دسـت در دسـتِ قطــــره هـایش......
و پـا به پـایِ نمنــــــاکـی اش......
تمــــام کـوچــه بــاغ ها را......
با پـــاهایی بِرَهنــــــــــه قــدم زنــــم.......
مــن بُغــــــض کنــم......
آسمــــــان ببـــارد.......
آسمـــــــان بُغــــــــــض کنــد.......
مـــن اشکــــــــ بریــزم......
آنگـاه هـــــــر دو آرام شَویـــــــــــــم.



ای ستاره ما اگر ز خاطر خدا نرفته ایم
.
.
.پس چرا به دادمان نمیرسد
#صدرالدین
دیدگاه ها (۳)

آن بالا که بودم ، فقط سه پیشنهاد بود. اول گفتند زنی از اهالی...

این متن رو بخونید تا شیطان خناس رو بشناسید شما ایا پراید رو ...

هرگز گره ام از علمت وا شدنی نیستغیر از تو کسی در دل من جا شد...

استاد قرائتی :بچه ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست. گفتم: ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط