می دانی از چه حرف می زنم ؟
می دانی از چه حرف می زنم ؟
آدم دلش می خواهد خانه ای برای محبوبش باشد که آن یار دلخواه از خستگی هایش به او برگردد.
کنارش بماند ، حرف بزنند ، او را بخنداند ،
چه می دانم ، به یک دردش بخورد .
با حرف یا سکوت ، نور کوچک هم باشند .
یکجای دنیا را برای هم امن کنند...
به راستی چرا هر آرزوی ساده ای انقدر دور
است ...
آدم دلش می خواهد خانه ای برای محبوبش باشد که آن یار دلخواه از خستگی هایش به او برگردد.
کنارش بماند ، حرف بزنند ، او را بخنداند ،
چه می دانم ، به یک دردش بخورد .
با حرف یا سکوت ، نور کوچک هم باشند .
یکجای دنیا را برای هم امن کنند...
به راستی چرا هر آرزوی ساده ای انقدر دور
است ...
۱۷.۵k
۱۸ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.