درخواستی پارک جیمین
#درخواستی #پارک_جیمین
[معذرت میخوام چند روز درگیر عروسی دختر خالم بودم کمکش میکردم تو کاراش، تکپارتی رو نوشته بودم ولی نرسیدم آپلود کنم]
"توجه: علامت (+) همیشه برای شخصیت اصلی مونث به کار میره و علامت (_) برای شخصیت اصلی مذکر"
شروع میکنیم
با ضربه *روف(ROOF)* امتیاز آخر رو گرفت و باعث باختن حریفش شد، خنده ای از سر ذوق کرد و هم تیمی هاشو بغل کرد.
این دختر والیبالیستمون محبوب بود به مشت چکشی ضرباتش اونقدر پر قدرت بود که به سختی میشد مهارش کرد.
*(( دفاع کردن اسپک و تبدیل مستقیم اون به امتیاز در زمین حریف))
سال سوم دبیرستان مجبور شد دبیرستانشو عوض کنه که البته دبیرستانی که قرار بود توش ثبت نام کنه از خداش بود همچین بچه با استعدادی رو ثبتنام کنه تا براشون افتخارات بیستری کسب کنه، اون دبیرستان به دبیرستان والیبالیست ها معروف بود.
از قضا یه والیبالیست قدرتمند و معروف به اسم پارک جیمین هم اونجا درس میخوند و کلی افتخار برای مدرسهاش کسب کرده بود، اون پسر به اسپک های قویی که میزد مشهور بود و از اول سال کل کلش با ا/ت خوشگله ما شروع شد..
_فکر کردی میزارم اینجا اسم در کنی؟!
+نمیدونستم اینجا ارث باباته!
_چه ارث بابام باشه چه نباشه اجازه نمیدم جایگاهمو از بگیری
جیمین به دخترک نزدیک شد و با چشمای وحشی تهدیدش کرد.
+چرا فکر میکنی میتونی جلومو بگیری جوجه رنگی؟(پوزخند)
((موهای جیمین قرمز تیره/زرشکی هست و به روی خودتون هم نیارید که تو مدرسه نمیزارن مو رنگ کنی البته شاید تو کره اجازه بدن نمیدونم))
جیمین با شنیدن "جوجه رنگی" خونش به جوش اومد و دستاشو تو جیباش مشت کرد
_حواست به حرف زدنت باشه وگرنه نگا نمیکنم دختری کاری میکنم نتونی از جات پاشی
+عه؟...پس یجوری بزن که دیگه نتونم پاشم وگرنه صورتتو هم رنگ موهات میکنم(حالت تمسخرآمیز)
ا/ت با زدن تنه کوچیکی به جیمین از کنارش رد شد و وارد کلاس شد.
زنگ آخر خورد و جیمین با اکیپ هفتنفرهاش از مدرسه رفتن بیرون و به نزدیکترین رستوران رفتن تا غذا بخورن.
ا/ت هم تو همون رستوران با اکیپ هفت نفره قدیمیش قرار داشت.
((در اصل تو والیبال هر گروه باید ۶نفر باشه اما اینجا چون میخوام هر هفتا پسرا باشن اینجوری نوشتم))
جیمین با وارد شدن به رستوران ا/ت رو دید که خودش تنها نشسته و سرش تو گوشیه بی اهمیت بهش رفت سمت یه میز که ازش دور باشه و نشستن
کوک: جیمین چیزی شده؟
_چطور؟
تهیونگ: با نگاهت داری دختره رو قورت میدی
_خیلی رو مخمه
《ادامه در کامنت》
[معذرت میخوام چند روز درگیر عروسی دختر خالم بودم کمکش میکردم تو کاراش، تکپارتی رو نوشته بودم ولی نرسیدم آپلود کنم]
"توجه: علامت (+) همیشه برای شخصیت اصلی مونث به کار میره و علامت (_) برای شخصیت اصلی مذکر"
شروع میکنیم
با ضربه *روف(ROOF)* امتیاز آخر رو گرفت و باعث باختن حریفش شد، خنده ای از سر ذوق کرد و هم تیمی هاشو بغل کرد.
این دختر والیبالیستمون محبوب بود به مشت چکشی ضرباتش اونقدر پر قدرت بود که به سختی میشد مهارش کرد.
*(( دفاع کردن اسپک و تبدیل مستقیم اون به امتیاز در زمین حریف))
سال سوم دبیرستان مجبور شد دبیرستانشو عوض کنه که البته دبیرستانی که قرار بود توش ثبت نام کنه از خداش بود همچین بچه با استعدادی رو ثبتنام کنه تا براشون افتخارات بیستری کسب کنه، اون دبیرستان به دبیرستان والیبالیست ها معروف بود.
از قضا یه والیبالیست قدرتمند و معروف به اسم پارک جیمین هم اونجا درس میخوند و کلی افتخار برای مدرسهاش کسب کرده بود، اون پسر به اسپک های قویی که میزد مشهور بود و از اول سال کل کلش با ا/ت خوشگله ما شروع شد..
_فکر کردی میزارم اینجا اسم در کنی؟!
+نمیدونستم اینجا ارث باباته!
_چه ارث بابام باشه چه نباشه اجازه نمیدم جایگاهمو از بگیری
جیمین به دخترک نزدیک شد و با چشمای وحشی تهدیدش کرد.
+چرا فکر میکنی میتونی جلومو بگیری جوجه رنگی؟(پوزخند)
((موهای جیمین قرمز تیره/زرشکی هست و به روی خودتون هم نیارید که تو مدرسه نمیزارن مو رنگ کنی البته شاید تو کره اجازه بدن نمیدونم))
جیمین با شنیدن "جوجه رنگی" خونش به جوش اومد و دستاشو تو جیباش مشت کرد
_حواست به حرف زدنت باشه وگرنه نگا نمیکنم دختری کاری میکنم نتونی از جات پاشی
+عه؟...پس یجوری بزن که دیگه نتونم پاشم وگرنه صورتتو هم رنگ موهات میکنم(حالت تمسخرآمیز)
ا/ت با زدن تنه کوچیکی به جیمین از کنارش رد شد و وارد کلاس شد.
زنگ آخر خورد و جیمین با اکیپ هفتنفرهاش از مدرسه رفتن بیرون و به نزدیکترین رستوران رفتن تا غذا بخورن.
ا/ت هم تو همون رستوران با اکیپ هفت نفره قدیمیش قرار داشت.
((در اصل تو والیبال هر گروه باید ۶نفر باشه اما اینجا چون میخوام هر هفتا پسرا باشن اینجوری نوشتم))
جیمین با وارد شدن به رستوران ا/ت رو دید که خودش تنها نشسته و سرش تو گوشیه بی اهمیت بهش رفت سمت یه میز که ازش دور باشه و نشستن
کوک: جیمین چیزی شده؟
_چطور؟
تهیونگ: با نگاهت داری دختره رو قورت میدی
_خیلی رو مخمه
《ادامه در کامنت》
۲۸.۵k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.