سناریو اگه خون اشام بودن

سناریو اگه خون اشام بودن🧛🏻‍♀️🩸

کاراکتر: دازای🥃چویا🩸 آکوتاگاوا ☠️ اتسوشی 🍙

دازای🥃:
دوست داره بیشتر روت کرم بریزه*
نمیزاره کسی بهت دست بزنه ، مخصوصا چویا*
انقدر گازت میگیره که همه جات کبود *
خیلی دوست داره*
هر از گاهی هم ممکنه ببوستت*

چویا🩸:
اسمش رو روت حک کرده*
نمیخاد کسی بهت نزدیک بشه، دازای که عمرا*
دوست داره بیشتر گردنت رو گاز بگیره*
بهت پیشنهاد میکنم فرار نکنی وگرنه بدجوری گازت میگیره با اون دندون های تیزش*
خیلی دوست داره و میبوستت*

آکوتاگاوا ☠️:
دوست داره ولی به روش نمیاره*
دلش نمیخاد کسی بت دست بزنه وگرنه با راشومون طرفه، به مخصوص اتسوشی*
با راشومون تورو میکشه طرف خودش و گازت میگیره و میبوستت*
شب ها تو بقل هم میخوابید*
هروقت گشنت بود بهت چای و انجیر میده*

اتسوشی 🍙:
خیلی دوست داره*
نمیخاد کسی پیشت باشه، مخصوصا آکوتاگاوا*
بعد اینکه گازت گرفت تبدیل به ببر میشه تا نازش کنی*
خیلی دوست داره*
برات کلی خوراکی میخره تا بخوری*
دیدگاه ها (۹)

1101تایی شدنمون مبارکککککک

چویا

هنتای :: سوکوکو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط