از بودن با تو از این آغاز می ترسم
از بودن با تو از این آغاز می ترسم
از اینکه با من می شوی همراز می ترسم
عمری کبوتر با کبوتر عاشقی کرده
حالا به بازی می رسد ...من باز می ترسم
چشمان تو تیر و دلم صید و کمان ابرو
فکر شکاری و من از پرواز می ترسم
محدوده ی بازی من محدود شد با تو
شاهم ولی از کیش یک سرباز می ترسم
شق القمر کردم دلت را بعد ترسیدم
پیغمبری هستم که از اعجاز می ترسم
از اینکه با من می شوی همراز می ترسم
عمری کبوتر با کبوتر عاشقی کرده
حالا به بازی می رسد ...من باز می ترسم
چشمان تو تیر و دلم صید و کمان ابرو
فکر شکاری و من از پرواز می ترسم
محدوده ی بازی من محدود شد با تو
شاهم ولی از کیش یک سرباز می ترسم
شق القمر کردم دلت را بعد ترسیدم
پیغمبری هستم که از اعجاز می ترسم
۷.۱k
۳۰ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.