🔸ابراهیم شهریاری از دوستان و همراهان سردار شهید قاسم سلیم
🔸ابراهیم شهریاری از دوستان و همراهان سردار شهید قاسم سلیمانی می گوید:حاج قاسم شب تا صبح در بیمارستان کنار مادرش ماند. ما نگران بودیم که اتفاقی برای او رخ بدهد و از طرفی میدیدم که او زیاد نگران است، رفتیم و سرک کشیدیم، دیدیم سردار سلیمانی کنار پای مادر نشسته و جورابها را از پای مادرش درآورده و پاهای مادر را بر روی پیشانی و چشمانش میکشد و اشک میریزد.
🔹 آن روز حاجی زمانی که میخواست برود راننده خود، محسن رجایی را خواست و گفت: محسن، میشود خواهشی از تو کنم؟
▫️رجایی گفت: حاج آقا شما دستور بدهید.
🔹 حاجی گفت: نه، این دفعه میخواهم از تو خواهش کنم و ادامه داد: من باید به سوریه بروم و مادرم اینجا بستری است. از شما خواهش میکنم، به نیابت از من، هر روز، سه مرتبه آبمیوه تازه در منزل آب بگیری و برای مادرم به بیمارستان بیاوری.
🔸 سردار سلیمانی مقداری پول هم به راننده خود داد. حاج قاسم برای مادرش این قدر دلواپس بود که از همان جا زنگ میزد و اوضاع را بررسی میکرد تا اینکه بعد از مدتی مادرش به رحمت خدا رفت.
🎤 به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان معصومه یحیی زاده
#سیره_شهدا
#ارتباط_با_والدین
#احترام_والدین
🆔 @tanha_rahe_narafte
🔹 آن روز حاجی زمانی که میخواست برود راننده خود، محسن رجایی را خواست و گفت: محسن، میشود خواهشی از تو کنم؟
▫️رجایی گفت: حاج آقا شما دستور بدهید.
🔹 حاجی گفت: نه، این دفعه میخواهم از تو خواهش کنم و ادامه داد: من باید به سوریه بروم و مادرم اینجا بستری است. از شما خواهش میکنم، به نیابت از من، هر روز، سه مرتبه آبمیوه تازه در منزل آب بگیری و برای مادرم به بیمارستان بیاوری.
🔸 سردار سلیمانی مقداری پول هم به راننده خود داد. حاج قاسم برای مادرش این قدر دلواپس بود که از همان جا زنگ میزد و اوضاع را بررسی میکرد تا اینکه بعد از مدتی مادرش به رحمت خدا رفت.
🎤 به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان معصومه یحیی زاده
#سیره_شهدا
#ارتباط_با_والدین
#احترام_والدین
🆔 @tanha_rahe_narafte
۲.۹k
۰۲ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.