آه در جانم شده رو به سوی قم شده

۴۰ / 36
آه جانم در شده رو به سوی قم شده
گشته هنگام نماز جان ز همّه گم شده

شرم دارم از بتول باز بنمودم قبول
من زیارت می‌روم باز بر جان شد شمول

لاله لاله می‌روم ساله ساله می‌شوم
کم بگویم از صفا قلب پاره می‌شوم

باز شد مُهر قبول فاطمه گشته حضور
باز نور حیدری گشته بر جانم کرور

باز جاده نورِ نور باز جانم طورِ طور
رفت و آمد گشته عشق هم عبور و هم مرور

باز لعیا خواستم بهر او بر خواستم
تا ابد ای مردمان بهر او برجاستم

سیّد عرشی‌ام و مادرم آراستم
چون حضورش دائم است یک پسر زیباستم

#سیدعرشی
دیدگاه ها (۰)

یک فاطمه در قم شده وایم مظلوم

جاده ها هی بوی لیلا میدهد

قمباز گشتم زینبم قفقاز گشته در برم

قمر در عقربم بهر عدویم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط