قمباز گشتم زینبم قفقاز گشته در برم

۴۰ / 34
قمباز گشتم زینبم قفقاز گشته در برم
شور حجازم گشته و اسرار شد اندر سرم

رحم مدام خالقم بر اهل حق ملّازمم
اندر بهار جنگها من شیر حیدر کاظمم

روح بزرگ فاطمم قدر خودم دان در همم
چون فاطمه جانش نمود من والی او بر همم

کاظم شده غیضم دگر از روی آن ماه و جگر
دل‌خون طاهر گشته‌ام کوثر شده بر جان ثمر

سامانه‌ی والاستم من پیر و هم برناستم
دیگر شدم اوج جنون چون با هما یکجاستم

با مادرم برجاستم چون شور عاشوراستم
شب جمعه برپا می‌کنم عرشی‌ام و زهراستم
دیدگاه ها (۰)

آه در جانم شده رو به سوی قم شده

یک فاطمه در قم شده وایم مظلوم

قمر در عقربم بهر عدویم

روضه حضرت رقیه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط