هفدهشهریور

#هفده_شهریور_1357
#میدان_ژاله #میدان_شهدا
#جمعه_سیاه
.
ساعت‌ نزدیک‌ ۳۰: ۷ صبح‌ بود
که‌ جمعیت‌ در میدان‌ ژاله‌ و
خیابان‌های ‌منتهی‌ به‌ آن‌ مستقر شدند.
یکی‌ از فرماندهان‌ نظامی‌ با بلندگو به‌ مردم‌ اخطار کرد که‌ حکومت‌ نظامی‌ است‌، چرا تجمع‌ کرده‌اید؟
یکی‌ از روحانیون‌
مردم‌ را به‌ نشستن‌ دعوت کرد.
جمعیت‌ روی‌ زمین‌ نشست‌، ولی‌ ظواهر امر نشان‌ می‌داد که‌
نیروهای‌ فرمانداری‌ نظامی‌
قصد متفرق کردن‌ مردم‌ را ندارند.
راه‌ عبور را از چهار طرف‌
بر روی‌ مردم‌ بستند.
ناگهان‌ صدای‌ رگبار از خیابان‌های‌ منتهی‌ به‌ میدان‌ بلند شد و همین‌ که‌ جمعیت‌ از چهار طرف‌ به‌ سوی‌ میدان‌ هجوم‌ آوردند،
نیروهای‌ مستقر در میدان‌ نیز از چند سو مردم‌ را به‌ رگبار مسلسل‌ بستند.
در مدت‌ چند ثانیه‌
صدها نفر در خاک‌ و خون‌ غلطیدند.
مردم‌ بی‌محابا مجروحان‌ و شهدا را بر روی‌ دست‌ به‌ سوی‌ بیمارستان‌ها حمل‌ می‌کردند. اطاقها، راهروها و حیات‌ بیمارستان‌ها مملو از مجروح‌ و جنازه‌ بود.
مردم‌ اطراف‌ بیمارستان‌ها خانه‌های‌ خود را برای‌ پذیرش‌ مجروحان‌ مهیا می‌کردند.
هر کس‌ هر چه‌ از لوازم‌ پزشکی‌، پنبه‌، پانسمان‌ و ملافه‌ داشت‌ به‌ بیمارستان‌ می‌آورد. نفرت‌ مردم‌ به‌ اوج‌ خود رسیده‌ بود.
خبر #قتل‌عام‌ مردم‌ در میدان‌ ژاله‌ در تهران‌ پیچید و سرتاسر تهران‌ به‌ جنب‌ و جوش‌ درآمد.
طبق‌ گزارش‌ ساواک‌، تظاهرات‌ از میدان‌ ژاله‌ به‌ "‌خیابان‌های‌ دیگری‌ از قسمت‌ شرق تهران‌"‌ کشیده‌ شد، سپس‌ تظاهرات‌ به‌ جنوب‌ تهران‌، خیابان‌های ‌مولوی‌، میدان‌ خراسان‌، میدان‌ شوش‌ و میدان‌ راه‌آهن‌ سرایت‌ کرد و در مدت‌ کوتاهی‌ خیابان‌های‌ فردوسی‌، منوچهری‌، سعدی‌ شمالی‌، نظام‌آباد، ‌فرح‌آباد، منطقه‌ی‌ نارمک‌، میدان‌ سپه‌، خیابان‌ لاله‌زار، به‌ صحنه‌ درگیری‌ تبدیل‌ شد.
.
متر به متر و قدم به قدم این شهر
خون کسانی ریخته شده
که برای اسلام و آزادی وطن جان دادند...
با احتیاط قدم برداریم.
دیدگاه ها (۱)

.#پول_بهتر_است_یا_عزت؟!..#جواب سوال معلوم است.....__________...

#کمتر_از_٢٥سال.در دیدار اقشار مختلف مردم با رهبر انقلاب.رهبر...

...بانو چه کسی میداند پشت آن پوشش سخت؛ پشت آن اخم عمیق؛ چه گ...

..آنها دونفر بودند ...عنایت صحتی‌شکوه درگیری بالا گرفته بود....

★هر بار از نو عاشق تو خواهم شد...★

توضیح درباره واقعیت شهادت شهید محمدحسین فهمیده🔹️ بعد از انتش...

My angel ( part 1 ) بی وقفه اشک می ریخت و از خیابان های خالی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط