تمام راه ظهور تو با گنه بستم

تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم

کسی به فکر شما نیست راست می گویم
دعا برای تو بازیست راست می گویم 

اگرچه شهر برای شما چراغان است 
برای کشتن تو نیزه هم فراوان است 

من از سرودن شعر ظهور می ترسم 
دوباره بیعت و بعدش عبور می ترسم 

من از سیاهی شب های تار می گویم 
من از خزان شدن این بهار می گویم 

درون سینه ما عشق یخ زده آقا 
ت تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا 

کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست 
ب برای آمدن این جمعه هم مهیّا نیست
دیدگاه ها (۵)

بععععله

بدون شرح

اعوذبالله من شر آخرالزمان

حال باید تصمیم بگیریم اسرائیل رو به رسمیت بشناسیم یا همچنان ...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت سوم : مگر من پسر دختر پیغمب...

پارت ۱۰ رز وحشیکوک:که این تور ات:جونگ کوک لطفاً بزارممم پایی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط