رمان " برای عشق انجامش دادم "
رمان " برای عشق انجامش دادم "
i do it for love
part 13
...
*بعد از اینکه از شرکت اومد بیرون مستقیم به محل نوشته شده حرکت کرد و بعد از حدود نیم ساعت به خانه ای مشکی و بزرگ رسید که با نرده هایی مشکی محدوده گذاری شده بود
و پر از گلو گیاه بود مردی میانسال هم کمی اونطرف تر درحال آبیاری گل های بابونه ای که به موازای یک دیگر دو ضلع حیاط رو پوشانده بودند
و گل های رز سفید و قرمز هم در کنار درختچه هایی با شکل های مربع و دایره کاشته شده بودند
با ورود دختر بوی عطر گل های رز نفسش را پر کرد
نفس عمیقی کشید و بعد از مدت ها قلبش لبخند زد
دختر تمام مشکلات و دغدغه هاشو پشت آن نرده های کوتاه رها کرد و با لبخندی ازجنس حقیقت دستش را روی برگ گل ها کشید و برای لحظه ای به تنها چیزی که فکر میکرد زیبایی و بوی خوش گل ها بود
اما با گرمای دستان کسی سرش را بلند کرد و سعی کرد خودشو جمع و جور کنه
اما مثل اینکه هیچ کنترلی روی لبخندی که به قلبش هدیه داده بود نداشت ....
/ شما باید خانم پارک باشید ...
+ بله
/ لبخند زیبایی دارید نیازی به پنهان کردنش نیست !
+ ممنون ، مدت زیادی میشد این جوری لبخند نزده بودم ، ببخشید میتونم بپرسم چرا اقای کیم ادرس اینجا رو بهم داده ؟
/ اینو من باید ازت بپرسم 😄
بزار خودمو معرفی کنم جی یانگم
مربی خصوصی دفاع شخصی اقای کیم
شما هم باید شریگ جدیدشون باشید
+ شریک که نه همدست ، یه قرارداد دوسر برد
خوشبختم من پارک اتم مدیر کل کمپانی ....
( اسمی برای کمپانی به مغزم خطور نکرد به شما میسپارمش 😁♡ )
/ همچنین ، بیا بریم داخل تا بهت بگم چرا این جایید
خب ماجرا از خیانت همسرت شروع شد درسته ؟
+ بله ، یه سادگی باعث ایجاد این همه دردسر شد
/ اقای کیم هم بخواطر همون ادم ضرر زیادی کرده اما برای پس گرفتن حقتون باید یه چیزی رو خوب بدونید
چانگ قرار نیست به راحتی پیداش شه و تسلیمتون بشه
و شما باید اماده باشید
+ درسته ، خب از کی قراره تمرین رو شروع کنیم ؟
/ عجله نیاز نیست اما میتونید از فردا شروع کنیم 😊
ساعت ۳ میتونید بیاید ؟
+ مشکلی نیست ، فقط ...
/ چیزی میخواید بگید ؟
+ خب میخواستم بیشتر درباره اقای کیم بدونم ، طبق چیزی که من فهمیدم ایشون همه چیز رو راجب من میدونن !
/ اقای کیم ...
خب زندگی سختی رو تجربه کرده
تنها بزرگ شده و خودش به مقامی که داره رسیده
+ تنها ؟
/ بله ، پدر و مادر اقای کیم وقتی ایشون کوچیک بودن فوت شدن و اقای کیم همراه دست راست و همکار پدرشون بزرگ شدن و تا سن ۱۶ سالگی پیش اون بود و برای تولد ۱۷ سالگیش با پولی که جمع کرده بود خونه جدا خرید و راه خودش رو ادامه داد
+ اها ...
حتما براشون سخت بوده ...
من هم ...
ادامه دارد
i do it for love
part 13
...
*بعد از اینکه از شرکت اومد بیرون مستقیم به محل نوشته شده حرکت کرد و بعد از حدود نیم ساعت به خانه ای مشکی و بزرگ رسید که با نرده هایی مشکی محدوده گذاری شده بود
و پر از گلو گیاه بود مردی میانسال هم کمی اونطرف تر درحال آبیاری گل های بابونه ای که به موازای یک دیگر دو ضلع حیاط رو پوشانده بودند
و گل های رز سفید و قرمز هم در کنار درختچه هایی با شکل های مربع و دایره کاشته شده بودند
با ورود دختر بوی عطر گل های رز نفسش را پر کرد
نفس عمیقی کشید و بعد از مدت ها قلبش لبخند زد
دختر تمام مشکلات و دغدغه هاشو پشت آن نرده های کوتاه رها کرد و با لبخندی ازجنس حقیقت دستش را روی برگ گل ها کشید و برای لحظه ای به تنها چیزی که فکر میکرد زیبایی و بوی خوش گل ها بود
اما با گرمای دستان کسی سرش را بلند کرد و سعی کرد خودشو جمع و جور کنه
اما مثل اینکه هیچ کنترلی روی لبخندی که به قلبش هدیه داده بود نداشت ....
/ شما باید خانم پارک باشید ...
+ بله
/ لبخند زیبایی دارید نیازی به پنهان کردنش نیست !
+ ممنون ، مدت زیادی میشد این جوری لبخند نزده بودم ، ببخشید میتونم بپرسم چرا اقای کیم ادرس اینجا رو بهم داده ؟
/ اینو من باید ازت بپرسم 😄
بزار خودمو معرفی کنم جی یانگم
مربی خصوصی دفاع شخصی اقای کیم
شما هم باید شریگ جدیدشون باشید
+ شریک که نه همدست ، یه قرارداد دوسر برد
خوشبختم من پارک اتم مدیر کل کمپانی ....
( اسمی برای کمپانی به مغزم خطور نکرد به شما میسپارمش 😁♡ )
/ همچنین ، بیا بریم داخل تا بهت بگم چرا این جایید
خب ماجرا از خیانت همسرت شروع شد درسته ؟
+ بله ، یه سادگی باعث ایجاد این همه دردسر شد
/ اقای کیم هم بخواطر همون ادم ضرر زیادی کرده اما برای پس گرفتن حقتون باید یه چیزی رو خوب بدونید
چانگ قرار نیست به راحتی پیداش شه و تسلیمتون بشه
و شما باید اماده باشید
+ درسته ، خب از کی قراره تمرین رو شروع کنیم ؟
/ عجله نیاز نیست اما میتونید از فردا شروع کنیم 😊
ساعت ۳ میتونید بیاید ؟
+ مشکلی نیست ، فقط ...
/ چیزی میخواید بگید ؟
+ خب میخواستم بیشتر درباره اقای کیم بدونم ، طبق چیزی که من فهمیدم ایشون همه چیز رو راجب من میدونن !
/ اقای کیم ...
خب زندگی سختی رو تجربه کرده
تنها بزرگ شده و خودش به مقامی که داره رسیده
+ تنها ؟
/ بله ، پدر و مادر اقای کیم وقتی ایشون کوچیک بودن فوت شدن و اقای کیم همراه دست راست و همکار پدرشون بزرگ شدن و تا سن ۱۶ سالگی پیش اون بود و برای تولد ۱۷ سالگیش با پولی که جمع کرده بود خونه جدا خرید و راه خودش رو ادامه داد
+ اها ...
حتما براشون سخت بوده ...
من هم ...
ادامه دارد
۱.۹k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.