تک پارتی جیسونگ
تک پارتی جیسونگ
ویو ا/ت
نصف شب با صدای عجیبی از خواب بیدار شدم
برگشتم تا جیسونگ بیدار کنم ولی تو تخت نبود
چوب بیست بالم رو برداشتم رفتم طبقه پایین
همه جا تاریک بود آروم آروم رفتم سمت آشپز خونه که جیسونگ رو دیدم که دهنش پر دوکیبوکی
با قیافه سنجابی داشت نگام میکرد
(هان_ ا/ت+)
+جیسونگ
_هوم(دهن پر)
+وای خدایا ترسوندیم فکر کردم دزد اومده
_(خنده)*
+البته تو هم کم از دزد نیستی دزد غذا های من
_ یا خیلی هم دلت بخاد من غذاتو بخورم
+اصلا هم دلم نمیخواد
+حالا بده یکمم من بخورم گشنمه
ویو راوی
ا/ت ظرف دوکیبوکی رو از جیسونگ گرفت شروع کرد خوردن جیسونگم خندید سر ا/ت رو بوسید
بعد باهم دوکیبوکی خوردن رفته خوابیدن
ویو ا/ت
نصف شب با صدای عجیبی از خواب بیدار شدم
برگشتم تا جیسونگ بیدار کنم ولی تو تخت نبود
چوب بیست بالم رو برداشتم رفتم طبقه پایین
همه جا تاریک بود آروم آروم رفتم سمت آشپز خونه که جیسونگ رو دیدم که دهنش پر دوکیبوکی
با قیافه سنجابی داشت نگام میکرد
(هان_ ا/ت+)
+جیسونگ
_هوم(دهن پر)
+وای خدایا ترسوندیم فکر کردم دزد اومده
_(خنده)*
+البته تو هم کم از دزد نیستی دزد غذا های من
_ یا خیلی هم دلت بخاد من غذاتو بخورم
+اصلا هم دلم نمیخواد
+حالا بده یکمم من بخورم گشنمه
ویو راوی
ا/ت ظرف دوکیبوکی رو از جیسونگ گرفت شروع کرد خوردن جیسونگم خندید سر ا/ت رو بوسید
بعد باهم دوکیبوکی خوردن رفته خوابیدن
۷.۶k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.