۴پارتی

۴#پارتی
#کریستوفر‌بنگ‌چان
#بنگ‌چان
#استری‌کیدز


P:²


ویو ا/ت:از اینکه با چان حرف زدمو دیدمش آرومم کرد رفتم خونه یه دوش گرفتم نشستم فیلم مورد علاقه امو دیدم فیلمه دوساعته بود شد ساعت ۹ تلویزیونو خاموش کردم وقتی که خاموش کردم دوستم یونا زنگ زد:

علامت ها:
چان:&
ا/ت:£
یونا:¥

¥سلام عزیزم خوبی؟
£هومم سلام یونا خوبم!
¥چیشده؟
£هیچی هیچی ولش کن
¥با..شه راستی ا/ت میگم امشب میای خونه یوری؟
£امم چیزی شده؟
¥نه نه چیزی نشده مهمونیه همه دختریم
£نمیدونم دیر نیست الان؟
¥ساعت ۱۰ بیا تا ۳ صبح
£نمیدونم بهت خبر میدم
(در زدن)
£سلام عشقم
&خوبی؟ببخشید دیر کردم اومدم وسایلامو جمع کنم
£عه آها..
&(بغلش کرد)چیزی شده ؟
£نه فقط اگه اجازه بدی من برم خونه دوستم یوری همه دختریم
&خودت دوست داری؟
£اگه تو بگی نه من نمیرم
&هر جور دوست داری نفسم فقط اگه رفتی لطفاً مست نکن
£باشه سعیمو میکنم
&من دیگه برم دیر شد خداحافظ
£به سلامت
&£{آخرین بغل}
£[رفت لباسشو پوشید و به سمت خونه یوری رفت]
¥سلاممم خوش اومدی
£سلام...مگه نگفتی همه دختریم ؟
¥شوخی کردم
£یونااااا(با داد همه نگاهاشون رو این دو نفر بود)
یوری:سلام ا/ت چیشده؟
¥هیچی بابا
£دروغ گفته!
یوری: نفهمیدم
£گفته همه دخ...
¥«جلو دهنش رو گرفت»نه چیزی نگفتم
£ولم کن گفته همه دختریم پسر نیست
یوری:چرا دروغ گفتی؟اینم لباسش زیادی بازه
£من میرم با اجازه
¥صبر کن...
یوری:بزار بره..حق داره خب
¥هوففففف
£{تو راه خونه}دختره ی...خدااا
£{رفت تو خونه با عصبانیت تمام کیفشو پرت کرد رو میز ناهار خوری و خودشم نشست رو مبل}چرا بهم نگفت ولش کن ا/ت........ وایسا بزنم تلویزیون
مجری:مهم مهم هواپیمایی که از کره به آمریکا بود سقوط کرد
£چیییی؟
مجری:در آن هواپیما یک گروه معروف استری کیدز بود
£نه نه امکان نداره نه نهههههههههههههههه
£[از خواب پرید] ععععععععععع
£خواب بود؟خواب بوددددد آخ جوننننن خب حالا زنگ بزنیم به شوهرموننن
&سلام زندگیم
£سلام عشقم خوبی؟
&خوبم ا/ت میگم اگه برات بلیت بگیرم توام میای آمریکا؟
£من؟
&آره چون اینجا باحاله میگم توی آمریکا چند سالی بمونیم
£هر چی تو بگی!
&باشه برات بلیت میگیرم پس فردا بیا
£باشه





پارت بعدی ۵ لایک