فیک نامجون

فیک نامجون
پارت ۶
_____________________
"نامجون"
با سرعت رفتم طرف خونه ...همین که رسیدم سریع رفتم داخل رفتم طبقه بالا رفتم سمت اتاق خودمو ات دیدم هیشکی نیس در رو محکم بستم رفتم طرف اتاق یونا اما با صحنه ایی که دیدم خشکم‌ زد دخترم افتاده بود زمین و لباساش خونی بود و ات نشسته بود بالا سرش ، ات برگشت طرفم ، رفتم سمتشون اسم دخترمو صدا زدم :
+ی...یو...نا ...یونا یونا دخترم چرا چشاش بستس ات این زخم چیه رو گلوش
نبض یونارو گرفتم نبضش نمیزد دستاش از دستم افتاد گفتم:
+چ...چرا نبضش نمیزنه.......یونا دخترم چشاتو باز کن
×زحمت نکش دخترمونو ازمون گرفتن کشتنش میفهمی دیگه پیشمون نیست
بخاطر توی عوضی بخاطر تو میفهمی تو ، توی عوضی قاتل دخترمونی
تو (با گریه)
تازه به خودم اومدم داد زدم :
+نه نه دختر من ترکم نکرده پیشمه ، چشاشو الکی بسته مگه نه ات آره بگو که چشاش الکی بسته شده بگو ....بگو
×واقعیه...همه چی واقعیه هرکاری بکنی برنمیگرده میفهمی (گریه)
شروع کردم به داد زدن :
+نه نه دروغه همه چی دروغه همه ش یه خوابه توهمه
+دخترم هنوز پیشمه
بغضی که گلومو گرفته بود شکست اشکام ریخت رو صورتم
×گفتش بهت بگم همش تقصیر توعه گف بهت بگم اگه تو به حرفش گوش کرده بودی اینجور نمیشد گف حقته که اینجوری عذاب بکشی
با شنیدن حرفای ات سرمو بالا بردم، باورم نمیشه که اون حرومزاده به این زودی زهرشو ریخت
داد زدم:
+عوضی حرومزاده بلاخره کار خودشو کرد بلاخره زهرشو بهم ریخت
داشتم حرف میزدم که ات از جاش بلن شد و چن قدم که رفت افتاد زمین
دویدم سمتش ........
دیدگاه ها (۵)

۲تا پارت از فیک نامجون و گذاشتم

وقتی عضو هشتمی و یکیو تا سر حد مرگ میزنی (درخواستی)■■■■■■■■■...

فیک نامجون پارت ۵______________________________۲ ساعت بعد با...

سینگل Seven از جونگکوک موفق به دبیو در رتبه اول چارت بیلبورد...

Revenge or love ? Part 5 بعد از اون حرفش یکی با عجله چراعای...

Rvenge or love ? Part 9 به درو دیوار تکیه میدادم که مبادا ...

نام فیک:عشق مخفیPart: 12ویو ات*یچیزی ریخت روم یخ یخ بود از خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط