کاش من و تودو جلد از یک رمان عاشقانه بودیمدر کنار همخوابیده در قفسه های کتابخانه ای روستاییگاهی تو راگاهی مراتنها به سبب تشدید دلتنگی هامانبه امانت می بردند!!