شب دوباره بر سرم آوار شد
شب دوباره بر سرم آوار شد
بین ما هر پنجره دیوار شد
آنکه اول نوشدارو می نمود
بر لبِ ما، زَهر نیش مار شد
عیب از ما بود از یاران نبود
تا که یاری یار شد بیزار شد
یاوری ها بار ِ منّت شد به دوش
دست ها آغوش نه، افسار شد
عاقبت با حیل ی سوداگران
عشق هم کالای هر بازار شد
آبِ یکجا مانده ام، دریا کجاست؟
مُردم از بس زندگی تکرار شد
#اردلان_سرفراز
بین ما هر پنجره دیوار شد
آنکه اول نوشدارو می نمود
بر لبِ ما، زَهر نیش مار شد
عیب از ما بود از یاران نبود
تا که یاری یار شد بیزار شد
یاوری ها بار ِ منّت شد به دوش
دست ها آغوش نه، افسار شد
عاقبت با حیل ی سوداگران
عشق هم کالای هر بازار شد
آبِ یکجا مانده ام، دریا کجاست؟
مُردم از بس زندگی تکرار شد
#اردلان_سرفراز
۲.۰k
۰۳ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.