کیستی ای مهربان ترین ؟
کیستی ای مهربان ترین ؟
کیستی که من
اینگونه به اعتماد
نام خود را
با تو می گویم ...
کلید قلبم را
در دستانت می گذارم
نان شادی ام را
با تو قسمت می کنم
به کنارت می نشینم
و سر بر شانه ی تو
اینچنین آرام
به خواب می روم ...
کیستی که من
اینگونه به جد در دیار رویاهای خویش
با تو درنگ می کنم ...
کیستی که من
جز او نمی بینم و نمی یابم ...
دریای پشت کدام پنجره ای ؟
که اینگونه شایدهایم را گرفته ای
زندگی را دوباره جاری نموده ای
پرشور ، زیبا و روان
دنیای با تو بودن
در اوج همیشه هایم
همیشه جان می گیرد
و هر لحظه تعبیری می گردد از
فردایی بی پایان
در تبلور طلوع مهتاب
با عبور از تاریکی های سپری شده
کیستی ای مهربان ترین ؟
#احمد_شاملو
کیستی که من
اینگونه به اعتماد
نام خود را
با تو می گویم ...
کلید قلبم را
در دستانت می گذارم
نان شادی ام را
با تو قسمت می کنم
به کنارت می نشینم
و سر بر شانه ی تو
اینچنین آرام
به خواب می روم ...
کیستی که من
اینگونه به جد در دیار رویاهای خویش
با تو درنگ می کنم ...
کیستی که من
جز او نمی بینم و نمی یابم ...
دریای پشت کدام پنجره ای ؟
که اینگونه شایدهایم را گرفته ای
زندگی را دوباره جاری نموده ای
پرشور ، زیبا و روان
دنیای با تو بودن
در اوج همیشه هایم
همیشه جان می گیرد
و هر لحظه تعبیری می گردد از
فردایی بی پایان
در تبلور طلوع مهتاب
با عبور از تاریکی های سپری شده
کیستی ای مهربان ترین ؟
#احمد_شاملو
۲.۶k
۰۶ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.