گاه ن آشنا درد را مفهمد

گاهے نہ آشنا درد را مےفهمد
نہ حتے صمیمے‌ترین دوست...
گاهے باید تنهایے، درد را فهمید
تنهایے، خلوت ڪرد...
تنهایے آرام شد...
و تنها خدا مےداند
چہ مےگذرد در دلت...
دیدگاه ها (۸)

یک لحظه " تو " را دیدم ؛عمریست که درگیرم .‌‌

‌دلچسب‌ٺرین اسارٺ دنیاسٺ ، حصارِ بازوانِ #ٺـــو ❤ ️

عاشقانه های من کوتاه استاما …نگاه تونبض احساس شعر من استو شه...

سرم درد مےڪندبراے دردسرے ڪہ تو باشے...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط