سناریو
وقتی حامله بودی ولی بچه رو بدون اجازه شون سقط میکنی
(درخواستی)
نامجون:فقط بگو چراااا (با داد)
ا/ت:چ...چون
نامجون:(نفس های اتشین)
ا/ت:ببخشید
نامجون:باشه شب خیلی سختی در راهه
جین :(میره کلاب مست میاد خونه)تو به من بگو بچه از من نمیخوای؟
ا/ت :میخوام
جین:پس چرا
ا/ت:عشقم
جین :پس یه هندسام کوچولو دیگه تو دلت میارم
یونگی:خب ا/ت خانم بد گرل شدی
ا/ت :نه یونگی
یونگی :(در حالی که نصف لباسشو در اورده)اومممم اره
جیهوپ :باشه عشقم خیلی ناراحت شدم ولی مثله اینکه امادگی نداری
جیمین :اوممممم بیبی موچی میخواد
ا/ت :بیب نه ها
جیمین :اتفاقا ارههه
و ............
تهیونگ :(حرف براید استایل بغلت میکنهو میزاره تو تخت)خودت بگو چند راند
ا/ت :هیچی
تهیونگ :پس 20تا
ا/ت :😭😭😭😭😭😭
جونگ کوک:خودت یه کاری کردی که یکی دیگه تو دلت بکارم
ا/ت:چیییی
جونگ کوک:بیا بشین که تا صبح کار داریم
ا/ت:گوه خوردم
جونگ کوک:5راند بهش اضافه شد
چون گفتی یکم طولانی ..طولانیش کردم
(درخواستی)
نامجون:فقط بگو چراااا (با داد)
ا/ت:چ...چون
نامجون:(نفس های اتشین)
ا/ت:ببخشید
نامجون:باشه شب خیلی سختی در راهه
جین :(میره کلاب مست میاد خونه)تو به من بگو بچه از من نمیخوای؟
ا/ت :میخوام
جین:پس چرا
ا/ت:عشقم
جین :پس یه هندسام کوچولو دیگه تو دلت میارم
یونگی:خب ا/ت خانم بد گرل شدی
ا/ت :نه یونگی
یونگی :(در حالی که نصف لباسشو در اورده)اومممم اره
جیهوپ :باشه عشقم خیلی ناراحت شدم ولی مثله اینکه امادگی نداری
جیمین :اوممممم بیبی موچی میخواد
ا/ت :بیب نه ها
جیمین :اتفاقا ارههه
و ............
تهیونگ :(حرف براید استایل بغلت میکنهو میزاره تو تخت)خودت بگو چند راند
ا/ت :هیچی
تهیونگ :پس 20تا
ا/ت :😭😭😭😭😭😭
جونگ کوک:خودت یه کاری کردی که یکی دیگه تو دلت بکارم
ا/ت:چیییی
جونگ کوک:بیا بشین که تا صبح کار داریم
ا/ت:گوه خوردم
جونگ کوک:5راند بهش اضافه شد
چون گفتی یکم طولانی ..طولانیش کردم
۱۵.۲k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.