https://telegram.me/nagofteha73
https://telegram.me/nagofteha73
در زندگیِ همه ی ما کسی هست که حسِ عجیبی به « او » داریم!
نامش نه عشق است نه بی تفاوتی...
نه میتوانیم « او » را دوست بنامیم و نه معشوق!
حسِ عجیبی است ...
چیزی بینِ بودن و نبودن ، بهشت و جهنم و یا حتی داشتن و نداشتن!
حسی سرزده و ناخوانده و دوست داشتنی!
کاش تعریفی داشتیم برای این حس ، برای زمانی که نگاهش میکنیم و لبریز میشویم از آن حسِ عجیب!
برای آن ثانیه هایی که نگاهمان در نگاهِ « او » گره میخورد و هیچکدام توانِ دل کندن از دیده را نداریم و عقربه ها ب احترام حسِ عجیبِ نجیبِ ما می ایستند...
برای آن دَم که « او » تظاهر به بی تفاوتی میکند ولی چشم هایش چیزِ دیگری میگویند و « تو » لبریز میشوی از خواستن..
برای شب هایی که دلتنگش میشویم و کلافه از نداشتنش در زیر نور نقره گون ماه، ستاره های شبِ کشدار را میشماریم.. برای رویاهایِ سرشار از « او » که شبانه پشتِ پلک های بسته ی ما تاب میخورند !
کاش حسِ عجیبِ بی نامِ ما به « او » ی زندگیمان پاسخی بگیرد از جنسِ خواستن و دوست داشتن...از جنسِ اعتراف به تسلیم شدنِ قلبش. . .
#شادی_عونی
@پ
در زندگیِ همه ی ما کسی هست که حسِ عجیبی به « او » داریم!
نامش نه عشق است نه بی تفاوتی...
نه میتوانیم « او » را دوست بنامیم و نه معشوق!
حسِ عجیبی است ...
چیزی بینِ بودن و نبودن ، بهشت و جهنم و یا حتی داشتن و نداشتن!
حسی سرزده و ناخوانده و دوست داشتنی!
کاش تعریفی داشتیم برای این حس ، برای زمانی که نگاهش میکنیم و لبریز میشویم از آن حسِ عجیب!
برای آن ثانیه هایی که نگاهمان در نگاهِ « او » گره میخورد و هیچکدام توانِ دل کندن از دیده را نداریم و عقربه ها ب احترام حسِ عجیبِ نجیبِ ما می ایستند...
برای آن دَم که « او » تظاهر به بی تفاوتی میکند ولی چشم هایش چیزِ دیگری میگویند و « تو » لبریز میشوی از خواستن..
برای شب هایی که دلتنگش میشویم و کلافه از نداشتنش در زیر نور نقره گون ماه، ستاره های شبِ کشدار را میشماریم.. برای رویاهایِ سرشار از « او » که شبانه پشتِ پلک های بسته ی ما تاب میخورند !
کاش حسِ عجیبِ بی نامِ ما به « او » ی زندگیمان پاسخی بگیرد از جنسِ خواستن و دوست داشتن...از جنسِ اعتراف به تسلیم شدنِ قلبش. . .
#شادی_عونی
@پ
۹۴۴
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.