محافظ آقا تعریف میکرد میگفت رفتم بودیم مناطق جنگی برای با

محافظ آقا تعریف میکرد میگفت رفتم بودیم مناطق جنگی برای بازدید.تو یه مسیر خلوت آقا گفتن اگه امکان داره کمی هم من رانندگی کنم.
میگفت بعد چند کیلومتر رسیدیم به یک دژبانی ک یک سرباز انجا بود تا آقا رو دید هل شد.زنگ زد مرکزشون گفت که یه شخصیت اومده اینجا
از مرکز گفتن که کدوم شخصیت؟
گفت نمیدونم کیه ولی آدم خیلی مهمیه که آقا روانندشونه
#سیاست
#طنز_حضرت_امام
دیدگاه ها (۹)

خاطراتی از شهید ابراهیم هادی1- پلاستیک به جای ساک ورزشی: حدو...

گوشه ای از خاطرات علی کاظم . علی کاظم کسی بود که در جنگ بیش ...

الو.......الو.....مستر اوباما...!؟گوشی دستته...!!؟؟؟پس محکم ...

انقلاب اسلامی ایران مبارک#سیاست#هنری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط