یادم هست ...
یادم هست ...
وقتی درد میکشیدم می گفتند "مرد" میشوی ...
بهارت که زرد شد ...
تابستانت که سرد شد ...
مرد می شوی ...
مرد که شدی ...
درد های زندگیت را سرد می بینی ...
فرد های زندگیت را زرد می بینی ...
زندگیت را گرد میبینی ...
طرد می کنی ...
طرد می شوی ...
مرد می شوی ...
و روزی می فهمند سرنوشت کار خود را کرد ...
که مُرد مَرد . . .
#فی خالِدون . .
وقتی درد میکشیدم می گفتند "مرد" میشوی ...
بهارت که زرد شد ...
تابستانت که سرد شد ...
مرد می شوی ...
مرد که شدی ...
درد های زندگیت را سرد می بینی ...
فرد های زندگیت را زرد می بینی ...
زندگیت را گرد میبینی ...
طرد می کنی ...
طرد می شوی ...
مرد می شوی ...
و روزی می فهمند سرنوشت کار خود را کرد ...
که مُرد مَرد . . .
#فی خالِدون . .
۱.۳k
۲۳ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.