عجیب ترین خاطره من از زلزله دیدار با شخصی با تفکرات سلفی

‏عجیب ترین خاطره من از زلزله دیدار با شخصی با تفکرات سلفی بود، روز اول دیده بودمش که به آقا فحش میداد، از بین جمعیتی که هنگام صحبت های آقا در محوطه بودند، آقا به این شخص اشاره کرده بود،بغلش کرده بود و بوسیده بودش!
خودش می‌گفت همون شب استغفار کرده و عاشق آقا شده!
#روایت_کرمانشاه
دیدگاه ها (۱)

#اعجاز_علمی_قرآن⚜ #تنگی_نفس در ارتفاعات آسمان⚜ ❗ ️اندکی تفک...

_کرمان زلزله اومده برم یه #تخم_لق دیگه بذارم؟ + ول کن بیا بش...

✅ ربع قرن حماسه آفرینی امام خامنه ای در مدیریت بحران‌ها.✔ ️ت...

### فصل دوم | پارت پنجم نویسنده: Ghazal عکس روی میز بود و ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط