با حجابت هم حالی به حالی می شوی؟!
با حجابت هم حالی به حالی میشوی؟!
این روزها نامحرمان برای ورود به حریم قلبت، تو را با لفظ «بانو» خطاب میکنند و با گفتن «چقدر بهتون میاد»، حجابت را ستایش میکنند! تو نیز در این میانه با حجابت فخر میفروشی و با این توصیفات خشک و خالی، حالی به حالی میشوی و از خوشحالی در پوست خود نمیگنجی!
دوران آفتاب مهتاب ندیدن گذشته پنجه خورشید سابق! امروز میشود با داشتن آدرس صفحهات، بدانیم دیشب شامتان چه بوده؟ آخرین وعدهای که کدبانو شدهای چند وقت پیش بوده؟ آخرین مکان زیارتی و تفریحی که مشرف شدهای کی و کجا بوده؟
آخرین لباس و روسری که خریدهای چه رنگی است؟ آخرین هدیهای که گرفتی، چه بوده؟ یا از آخرین اتفاق خصوصی زندگیات چند روز میگذرد؟ امروز تو با تمام مردم جهان، ندار شدهای؛ ولی ای کاش میشد این گزارههای تلخ بیجواب میماند، اما نمیماند.
امروز اما نامحرمان با پاهای مجازی آنچنان که صدای گامهاشان را هیچیک از اطرافیان و اعضای خانواده حتی نمیشنوند به اتاق شخصیات میآیند و به روی تخت خوابت حتی مینشینند و در خصوصیترین خلوتگاه زندگی شخصیات با تو گپ میزنند.
همان نامحرمی که میداند، علاقهمندیهای تو چیست و از چه چیزهایی بدت میآید، پاتوق هر هفته ات کدامین ساعت و کدامین محله است. میداند کدام گلها را بیشتر دوست داری و از چه غذاها و دسرهایی خوشت میآید. او گاهی نامی که نزدیکترین اعضای خانوادهات تو را با آن صدا میکنند را هم میداند.
براستی حجاب اگر با عفاف همراه بود، بیشک مانع از نظر نامحرم و تحسین او میشد، و حالا که نیست خودش ابزاری برای بهتر دیده شدن است!
آری امروز چادر این یادگار پاک و نیک، حکایت مظلومانه و غریبی دارد. میدانم چادر را ارث بردهای از مادر، اما کاش سهم الارث خود از عفاف و حیا را از قلم نمیانداختی.
کاش جای حجابِ صرف، در این سالها از عفاف میگفتی و جای «من حجاب را دوست دارم» کمپین «من عفاف را دوست دارم» به راه میانداختی
این روزها نامحرمان برای ورود به حریم قلبت، تو را با لفظ «بانو» خطاب میکنند و با گفتن «چقدر بهتون میاد»، حجابت را ستایش میکنند! تو نیز در این میانه با حجابت فخر میفروشی و با این توصیفات خشک و خالی، حالی به حالی میشوی و از خوشحالی در پوست خود نمیگنجی!
دوران آفتاب مهتاب ندیدن گذشته پنجه خورشید سابق! امروز میشود با داشتن آدرس صفحهات، بدانیم دیشب شامتان چه بوده؟ آخرین وعدهای که کدبانو شدهای چند وقت پیش بوده؟ آخرین مکان زیارتی و تفریحی که مشرف شدهای کی و کجا بوده؟
آخرین لباس و روسری که خریدهای چه رنگی است؟ آخرین هدیهای که گرفتی، چه بوده؟ یا از آخرین اتفاق خصوصی زندگیات چند روز میگذرد؟ امروز تو با تمام مردم جهان، ندار شدهای؛ ولی ای کاش میشد این گزارههای تلخ بیجواب میماند، اما نمیماند.
امروز اما نامحرمان با پاهای مجازی آنچنان که صدای گامهاشان را هیچیک از اطرافیان و اعضای خانواده حتی نمیشنوند به اتاق شخصیات میآیند و به روی تخت خوابت حتی مینشینند و در خصوصیترین خلوتگاه زندگی شخصیات با تو گپ میزنند.
همان نامحرمی که میداند، علاقهمندیهای تو چیست و از چه چیزهایی بدت میآید، پاتوق هر هفته ات کدامین ساعت و کدامین محله است. میداند کدام گلها را بیشتر دوست داری و از چه غذاها و دسرهایی خوشت میآید. او گاهی نامی که نزدیکترین اعضای خانوادهات تو را با آن صدا میکنند را هم میداند.
براستی حجاب اگر با عفاف همراه بود، بیشک مانع از نظر نامحرم و تحسین او میشد، و حالا که نیست خودش ابزاری برای بهتر دیده شدن است!
آری امروز چادر این یادگار پاک و نیک، حکایت مظلومانه و غریبی دارد. میدانم چادر را ارث بردهای از مادر، اما کاش سهم الارث خود از عفاف و حیا را از قلم نمیانداختی.
کاش جای حجابِ صرف، در این سالها از عفاف میگفتی و جای «من حجاب را دوست دارم» کمپین «من عفاف را دوست دارم» به راه میانداختی
۳۳۷
۲۲ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.