ماه بنفشم
#Maah_Banafsham
#part34
#دیانا:
همینجوری داشتیم با بچها حرف میزدیم که دیدم ارسلان اومد
چقدر عصبی و بی حصله بود
-دیا کجایی؟
+جانم،همینجام چطور؟
-همینجوری پرسیدم
÷وای من خیلی خوابم میاد
+وا منممم
÷ایکاش امروزم نمیومدم
-اگه امروز هم نمیومدی کاشی این ترمو مینداختت
داشتیم حرف میزدیم که ساعت کلاس شد
و رفتیم داخل کلاسا
خیلی نگذشته بود که استاد کاشی اومد
از صداش معلوم بود که چقدر امروز بی حصلست
موضوع ازاد داد،به بهانه ی اینکه دانشجوهای جدید اومدن
هوفففف،همه بچها داشتن باهم حرف میزدن
محشادو نیکا هم همینطور
از فرصت استفاده کردمو سرمو گذاشتم رو میز
«30 mins later»
#ارسلان:
خسته نباشید کلاس تمومه،جلسه بعد میبینمتون
همه بچها رفتن بیرون به جز دیانا
رفتم سمتش
صداش کردم که جواب نداد
خوابش برده بود
_دیانا؟
خانم رحیمی
دیاناااا
با یکم داد صداش کردم که از خواب پرید
+کیه چی شده
_هیچی نشده سر کلاس خوابت برد
من میخوام برم خونه اگه خسته ای بیا توعم برسونمت....
#part34
#دیانا:
همینجوری داشتیم با بچها حرف میزدیم که دیدم ارسلان اومد
چقدر عصبی و بی حصله بود
-دیا کجایی؟
+جانم،همینجام چطور؟
-همینجوری پرسیدم
÷وای من خیلی خوابم میاد
+وا منممم
÷ایکاش امروزم نمیومدم
-اگه امروز هم نمیومدی کاشی این ترمو مینداختت
داشتیم حرف میزدیم که ساعت کلاس شد
و رفتیم داخل کلاسا
خیلی نگذشته بود که استاد کاشی اومد
از صداش معلوم بود که چقدر امروز بی حصلست
موضوع ازاد داد،به بهانه ی اینکه دانشجوهای جدید اومدن
هوفففف،همه بچها داشتن باهم حرف میزدن
محشادو نیکا هم همینطور
از فرصت استفاده کردمو سرمو گذاشتم رو میز
«30 mins later»
#ارسلان:
خسته نباشید کلاس تمومه،جلسه بعد میبینمتون
همه بچها رفتن بیرون به جز دیانا
رفتم سمتش
صداش کردم که جواب نداد
خوابش برده بود
_دیانا؟
خانم رحیمی
دیاناااا
با یکم داد صداش کردم که از خواب پرید
+کیه چی شده
_هیچی نشده سر کلاس خوابت برد
من میخوام برم خونه اگه خسته ای بیا توعم برسونمت....
۳.۲k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.