fake kook
fake kook
part*2
ا.ت: خب باشه
کلی عکس گرفتیم باهم خندیدیم
ا.ت: وایی ساعت ۸باید برم خداحافظ
سریع رفتم خونه
م: خیار ها
ا.ت: گفتم که پول ندارم
م: پس پول نداری تا یه هفته اجازه نمیدم جایی بری
یونا: اونی برو اتاقت تا مامان سیاه کبودت نکرده😅
انا: یونا
رفتم تو اتاقم نشستم گریه کردم
انا: ا.ت
ا.ت:اونی ولم کن
انا: ا.ت ابجی قشنگم ناراحت نباش
ا.ت: مشکل مامان با من چیه ها چرا مامان منو اینقدر اذیت میکنه
انا:تو فقط گریه نکن
ا.ت: چطور گریه نکنم ها فردا تولد بهترین دوستمه نه تنها پول ندارم براش یه چیزی بخرم بلکه نمیتونم اصلا برم پیششون
انا: مامان بهت اجازه نمیده که بری
ا.ت: نه اجازه نمیده
م: انا کجایی
انا: مامان الان میام ابجی قشنگم شام خوردی
ا.ت: نه
انا: اینجا بمون الان برات شام درست میکنم میارم
ا.ت: نه نمیخوام
انا: مگه میشه هیچی نخوردی
ا.ت: مهم نیست تو برو درو ببند
انا: خب باشه
انا رفت بیرون منم خوابیدم
فردا
داشتیم غذا میخوردیم
م: من نمیخوام دیگه هی دختر بلند شو ظرفا و ببر بشور
ا.ت: تا خودم غذامو بخورم
م: وقتی میگم پاشو یعنی پاشو سریع
انا: ا.ت وایسا بیام کمک
م: نمیخواد بزار خودش کار کنه
ظرفارو بردم و شستم و بعد مامانم دوباره مجبورم کرد خونمون رو تمیز کنم
چند ساعت بعد
وایی کمرم چقدر درد میکنه اومدم که استراحت کنم گوشیم زنگ خورد جونگکوک بود تصویری زنگ زده بود جواب دادم
کوک: ا.ت
ا.ت: جونگکوک
کوک: نمیتونی بیای
ا.ت: ها نه نمیتونم
کوک: حداقل میتونی حرف بزنی
ا.ت: اره گوشی میدی به مینهو
کوک: باشه
مینهو: کیه
کوک: ا.تس
مینهو: ا.ت
ا.ت: مینهو تولدت مبارک
مینهو: مرسی جای تو خیلی خالیه کاشکی بودی
میرا: ا.ت
ا.ت: میرا خوبی
میرا: ممنون سوجین بیا
سوجین: چیه ا.تس سلام
ا.ت: سلام سوجین شما ست کردین
سوجین: اره
ا.ت: مزاحمتون نمیشما برید به ادامه تولد برسید
مینهو: بریم بچه ها
سوجین: بریم میرا
ا.ت: جونگکوک تو میخوای قطع کنی
کوک: نه اگه خسته نیستی تا باهم حرف بزنیم
ا.ت: نه خسته نیستم
کوک: خیلی شلوغه
ا.ت: مگه به جز بچه ها کس دیگه ای هم هست
کوک: اره مینهو همه رو دعوت کرده
ا.ت: کاشکی میتونستم بیام پیشتون
کوک:اره حیف شد نیومدی ولی من برات کلی چیز نگه داشتم
ا.ت: 😅ممنون😊
کوک: بعد برات میفرستم
ا.ت: جونگکوک مامانم صدام میزنه
کوک: خب اگه میخوای برو
ا.ت: خدافظ
کوک: خدافظ
رفتم بیرون تو یه کافی شاپ کار میکردم به مامانم هم نگفته بودم میرفتم شب برمیگشتم
#کوک
#فیک
#سناریو
part*2
ا.ت: خب باشه
کلی عکس گرفتیم باهم خندیدیم
ا.ت: وایی ساعت ۸باید برم خداحافظ
سریع رفتم خونه
م: خیار ها
ا.ت: گفتم که پول ندارم
م: پس پول نداری تا یه هفته اجازه نمیدم جایی بری
یونا: اونی برو اتاقت تا مامان سیاه کبودت نکرده😅
انا: یونا
رفتم تو اتاقم نشستم گریه کردم
انا: ا.ت
ا.ت:اونی ولم کن
انا: ا.ت ابجی قشنگم ناراحت نباش
ا.ت: مشکل مامان با من چیه ها چرا مامان منو اینقدر اذیت میکنه
انا:تو فقط گریه نکن
ا.ت: چطور گریه نکنم ها فردا تولد بهترین دوستمه نه تنها پول ندارم براش یه چیزی بخرم بلکه نمیتونم اصلا برم پیششون
انا: مامان بهت اجازه نمیده که بری
ا.ت: نه اجازه نمیده
م: انا کجایی
انا: مامان الان میام ابجی قشنگم شام خوردی
ا.ت: نه
انا: اینجا بمون الان برات شام درست میکنم میارم
ا.ت: نه نمیخوام
انا: مگه میشه هیچی نخوردی
ا.ت: مهم نیست تو برو درو ببند
انا: خب باشه
انا رفت بیرون منم خوابیدم
فردا
داشتیم غذا میخوردیم
م: من نمیخوام دیگه هی دختر بلند شو ظرفا و ببر بشور
ا.ت: تا خودم غذامو بخورم
م: وقتی میگم پاشو یعنی پاشو سریع
انا: ا.ت وایسا بیام کمک
م: نمیخواد بزار خودش کار کنه
ظرفارو بردم و شستم و بعد مامانم دوباره مجبورم کرد خونمون رو تمیز کنم
چند ساعت بعد
وایی کمرم چقدر درد میکنه اومدم که استراحت کنم گوشیم زنگ خورد جونگکوک بود تصویری زنگ زده بود جواب دادم
کوک: ا.ت
ا.ت: جونگکوک
کوک: نمیتونی بیای
ا.ت: ها نه نمیتونم
کوک: حداقل میتونی حرف بزنی
ا.ت: اره گوشی میدی به مینهو
کوک: باشه
مینهو: کیه
کوک: ا.تس
مینهو: ا.ت
ا.ت: مینهو تولدت مبارک
مینهو: مرسی جای تو خیلی خالیه کاشکی بودی
میرا: ا.ت
ا.ت: میرا خوبی
میرا: ممنون سوجین بیا
سوجین: چیه ا.تس سلام
ا.ت: سلام سوجین شما ست کردین
سوجین: اره
ا.ت: مزاحمتون نمیشما برید به ادامه تولد برسید
مینهو: بریم بچه ها
سوجین: بریم میرا
ا.ت: جونگکوک تو میخوای قطع کنی
کوک: نه اگه خسته نیستی تا باهم حرف بزنیم
ا.ت: نه خسته نیستم
کوک: خیلی شلوغه
ا.ت: مگه به جز بچه ها کس دیگه ای هم هست
کوک: اره مینهو همه رو دعوت کرده
ا.ت: کاشکی میتونستم بیام پیشتون
کوک:اره حیف شد نیومدی ولی من برات کلی چیز نگه داشتم
ا.ت: 😅ممنون😊
کوک: بعد برات میفرستم
ا.ت: جونگکوک مامانم صدام میزنه
کوک: خب اگه میخوای برو
ا.ت: خدافظ
کوک: خدافظ
رفتم بیرون تو یه کافی شاپ کار میکردم به مامانم هم نگفته بودم میرفتم شب برمیگشتم
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۴.۹k
۱۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.