- بچه ك بودم یهو مامانم لباسای تو کمد رو . .
- بچه ك بودم یهو مامانم لباسای تو کمد رو . .
مینداخت بیرون و دوباره مرتب میکرد .
یا قفسههای یخچال رو ك هفته پیش شسته
بود رو در میآورد و دوباره تمیز میکرد ؛
اون وسطا برای خودش چایی میریخت میرفت
پشت پنجره به یه نقطه نامعلوم خیره میشد . .
اون موقع من فکر میکردم مامانم وسواسیه و
زیادی حساسه ؛ اما الان خودم یهو اتاق رو میریزم
بهم کمدا رو گردگیری میکنم وسطش #هایده پلی میکنم و لیوان قهوه رو برمیدارم میرم پشت
پنجره و به دوردست خیره میشم !
‹ الان میفهمم مامانم وسواسی نبود ؛
حساس نبود ؛ فقط میخواست حواسش رو پرت
کنه تا کمتر فکر کنه =)!'❤️🩹'🫧 ›
.
.
پیجاصلی: @snouwy
#عکس ، #ویسگون ، #تکست
مینداخت بیرون و دوباره مرتب میکرد .
یا قفسههای یخچال رو ك هفته پیش شسته
بود رو در میآورد و دوباره تمیز میکرد ؛
اون وسطا برای خودش چایی میریخت میرفت
پشت پنجره به یه نقطه نامعلوم خیره میشد . .
اون موقع من فکر میکردم مامانم وسواسیه و
زیادی حساسه ؛ اما الان خودم یهو اتاق رو میریزم
بهم کمدا رو گردگیری میکنم وسطش #هایده پلی میکنم و لیوان قهوه رو برمیدارم میرم پشت
پنجره و به دوردست خیره میشم !
‹ الان میفهمم مامانم وسواسی نبود ؛
حساس نبود ؛ فقط میخواست حواسش رو پرت
کنه تا کمتر فکر کنه =)!'❤️🩹'🫧 ›
.
.
پیجاصلی: @snouwy
#عکس ، #ویسگون ، #تکست
۱۰.۷k
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.