مثل یک دریا شدم اما تو باران نیستی

مثل یک دریا شدم ، اما تو باران نیستی
مثل خورشیدم برایت، ماه تابان نیستی

روز و شب با ساز تو رقصیدم اما بی وفا
در کنارم هستی اما شاد و رقصان نیستی

دوست دارم مثل رودی پر تلاطم باشی و
ساکتی و گوشه گیری، اهل طغیان نیستی

ساز کوکی بودم و ساز مخالف می زدی
بر دل آشفته ام گویی که سامان نیستی

همچو بیماری شدم شاید پرستارم شوی
من ندانستم که خود،دردی ودرمان نیستی

نیمه ی پر بودم و لبریز احساسات ناب
"پر" که نه،حتی برایم نصف لیوان نیستی

در نبودت چشم خود را حلقه بر در میکنم
شک ندارم در نبودم زار و نالان نیستی

فکر کردم بعد من عشقم عذابت می دهد
گوییا آسوده هستی ، فکر جبران نیستی
دیدگاه ها (۱۱)

موهایش را نوازش ڪڹقبڸ از اینڪہ سفید شوندزڹ استبا همہ زڹ بودن...

زمان SMS ارومتر بودیم!شاید چون هزینه پرداختی هر پیام رو میدو...

تــــقدیم❣ بـہ دل ❣ ❣ مهربــــــانوبا صـــــفا...

من از عاشق شدن بی بوسه های یار میترسممن از عشقی که باشد آخرش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط