عشق به توان چند
"عشق به توان چند؟"
P6
ویو هانا
رفتم طبقه پایین و وسایلامو برداشتم و از ساختمون خارج شدم به سمت خیابون رفتم
ماشینم بخاطر اینکه خراب شده بود مکانیکی بود و الان مجبور بودم تاکسی بگیرم
بعد پنج دقیقه سر پا موندن بالاخره یه تاکسی گیرم اومد
سوارش شدمو مقصدمو بهش گفتم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«صبح»
از خواب بیدار شدمو بعد کارای لازم رفتم پایینو صبحونه خوردم
هوا امروز ابری بود پس باید یه لباس نه خیلی سردو نه خیلی گرم انتخاب کنم که بپوشم... پوشیدم و حرکت کردم
ــــــــــــــــــــــــــ
بعد از اینکه رسیدم وارد شدم
مینهو : سلام خانم داکتر
+سلام آقای چاپلوس
مینهو : یااااا من چاپلوس نیستم
+ (خنده)
مینهو : راستی یه دختری اومده میگه دوستته
+دختر؟
مینهو : آره یه دختر خوشگل
+نکنه عاشقش شدی؟
مینهو : چی؟ منو عاشقی؟ جُک بی مزه ای بود
+آخه دهنت تا بنا گوشت بازه (خنده)
مینهو : اهم هوا چقدر بنفشه
+آره خیلی بنفشه قراره صورتی هم بشه
رفتم به دفترم و واردش شدم که دیدم
∆هانااااااا
+نیناااااااا
بدو بدو پریدیم بغل هم
∆خییلیی دلم برات تنگ شده بودددد
+منممم کی برگشتیییی
∆امروز صبح رسیدم
+بیا بشین اینجااا
نشست و دوباره همو بغل کردیم
∆چه خبر چیکار میکنی؟
+هیچی بابا خونه سرکار خونه سرکار
∆دیدی دیدی من به توعه الاغ گفتماااا بیا بریم آمریکا ولی کو گوش شنوا
+خب اون موقع موقعیتشو نداشتم
∆میگما الاغو از رو تو ساختن
+خب حالا گو نخور هیچی نمیگممم
--------------------------
بعد اینکه نینا رفت خونه من
منم رفتم طبقه هشتم
الان ادامش رو میزارم
حمایت؟
P6
ویو هانا
رفتم طبقه پایین و وسایلامو برداشتم و از ساختمون خارج شدم به سمت خیابون رفتم
ماشینم بخاطر اینکه خراب شده بود مکانیکی بود و الان مجبور بودم تاکسی بگیرم
بعد پنج دقیقه سر پا موندن بالاخره یه تاکسی گیرم اومد
سوارش شدمو مقصدمو بهش گفتم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«صبح»
از خواب بیدار شدمو بعد کارای لازم رفتم پایینو صبحونه خوردم
هوا امروز ابری بود پس باید یه لباس نه خیلی سردو نه خیلی گرم انتخاب کنم که بپوشم... پوشیدم و حرکت کردم
ــــــــــــــــــــــــــ
بعد از اینکه رسیدم وارد شدم
مینهو : سلام خانم داکتر
+سلام آقای چاپلوس
مینهو : یااااا من چاپلوس نیستم
+ (خنده)
مینهو : راستی یه دختری اومده میگه دوستته
+دختر؟
مینهو : آره یه دختر خوشگل
+نکنه عاشقش شدی؟
مینهو : چی؟ منو عاشقی؟ جُک بی مزه ای بود
+آخه دهنت تا بنا گوشت بازه (خنده)
مینهو : اهم هوا چقدر بنفشه
+آره خیلی بنفشه قراره صورتی هم بشه
رفتم به دفترم و واردش شدم که دیدم
∆هانااااااا
+نیناااااااا
بدو بدو پریدیم بغل هم
∆خییلیی دلم برات تنگ شده بودددد
+منممم کی برگشتیییی
∆امروز صبح رسیدم
+بیا بشین اینجااا
نشست و دوباره همو بغل کردیم
∆چه خبر چیکار میکنی؟
+هیچی بابا خونه سرکار خونه سرکار
∆دیدی دیدی من به توعه الاغ گفتماااا بیا بریم آمریکا ولی کو گوش شنوا
+خب اون موقع موقعیتشو نداشتم
∆میگما الاغو از رو تو ساختن
+خب حالا گو نخور هیچی نمیگممم
--------------------------
بعد اینکه نینا رفت خونه من
منم رفتم طبقه هشتم
الان ادامش رو میزارم
حمایت؟
- ۳.۲k
- ۰۷ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط