پندانه

🔅 #پندانه

✍ انسانیت سخت نیست

🔹مرد جوانی پدر پیری داشت که در بستر بیماری افتاد. چون وضع بیماری پیرمرد شدت گرفت او را در گوشه جاده‌ای رها کرد و از آنجا دور شد.

🔸پیرمرد ساعت‌ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس‌های آخرش را می‌کشید.

🔹رهگذران از ترس واگیر داشتن بیماری و فرار از دردسر، روی خود را به‌سمت دیگری می‌چرخاندند و بی‌اعتنا به پیرمرد نالان، راه خود را می‌رفتند.

🔸شخصی از آن جاده عبور می‌کرد. به محض اینکه پیرمرد را دید، او را بر دوش گرفت تا به بیمارستان ببرد و درمانش کند.

🔹یکی از رهگذران به طعنه به او گفت:
این پیرمرد فقیر و بیمار است و مرگش نیز نزدیک، نه از او سودی به تو می‌رسد و نه کمک تو باعث تغییری در اوضاع این پیرمرد می‌شود. حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چه به او کمک می‌کنی؟

🔸آن شخص به رهگذر گفت:
من به او کمک نمی‌کنم، من دارم به خودم کمک می‌کنم. اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم، چگونه روی به آسمان برگردانم و در محضر خالق هستی حاضر شوم؟ من دارم به خودم کمک می‌کنم.
دیدگاه ها (۰)

🔅 #امام_صادق عليه السلام: ✍️ الإمام الصادق عليه السلام ـ فی ...

🔅 #هر_روز_با_قرآن شرکت در ختم قرآن برای...

🎥 مطلبی که هرگز روی آنتن نرفت👤 «مایکل پارنتی»، مورخ و نویسند...

📸 مجموعه پوستر «جایگاه زن در غرب مدعی

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

You must love me... P8

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط